جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sink  |

نزول کردن

معنی: نزول کردن . [ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نزول نمودن . فرودآمدن . منزل کردن . توقف کردن . ساکن شدن . وارد شدن . ورود کردن : بر کران آب برابر شاه مالک نزول کرد. (تاریخ بیهقی ص 698).
ناگاه غمت بر دل ما کرد نزول
جان پیش غمت بهر نثار آوردیم .
ناصرخسرو.
هر دشت بی گیا که تو در وی کنی نزول
با جویهای آب روان مرغزار باد.
مسعودسعد.
شب ... زاهد به خانه ٔ وی نزول کرد. (کلیله و دمنه ).
مجرد آی در این راه تا ز حق شنوی
اِلی َّ عبدی اینجا نزول کن اینجا.
خاقانی .
ناگاه خبر رسید که امیر سیف الدوله به پل زاغول نزول کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 168).
- بر کسی نزول کردن ؛ بر او وارد شدن . مهمان او شدن :
بر جبهه ٔ تو آیت رحمت نوشته اند
ای بخت آن کسی که تو بر وی کنی نزول .
امیرحسن دهلوی (از آنندراج ).
|| فرودآمدن . به زیر آمدن . (ناظم الاطباء). هبوط کردن . فرودافتادن . پائین آمدن :
از بدی های زن مشو ایمن
گرچه از آسمان نزول کند.
؟
|| سقوط کردن . تدنی . پست شدن . || حلول کردن . نفوذ کردن . مستولی شدن :
هیبتی زآن خفته آمد بر رسول
حالتی خوش کرد بر جانش نزول .
مولوی .
|| در تداول ، پول از نزول خواربه وام گرفتن . قرض نزولی گرفتن . قرض کردن و نزول دادن . رجوع به نزول گرفتن شود.
... ادامه
998 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 367
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
sink | come down , descend , decrease
عربی
بالوعة | حوض , مغسلة , جفنة , بؤرة فساد , غور منخفض , منخفض مسطح , غرق , غوص , خفض , غور , انهار , غاص , غطس , غرق سفينة , فور , تدنى , خسر , اخترق , استغرق , أضعف المعنويات , نزل , حطم , هزم , أطاح , أثر , حفر , سدد دين , سجل هدفا , دمر سمعته , نسى , اختفى , دخل , وظف مالا , غرز , أضعف , إستثمر أموالا , مكتب المدير

واژگان مرتبط: فرو رفتن، غرق شدن، مستغرق بودن، فرو بردن، ته رفتن، فرود امدن، فروکش کردن، پایین رفتن، سرازیر شدن، پایین امدن، پیاده شدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری