جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nash  |

نش ء

معنی: نش ء. [ ن َش ْءْ ] (ع اِ) ابر بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سحاب مرتفع. (از المنجد) (از اقرب الموارد). یا ابر پاره که نخستین نمایان گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). پاره ابری که در آغاز نمایان شود. (از المنجد) (از اقرب الموارد). || شتران ریزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صغارالابل ؛ کوچک از شتران . || ج ِ ناشی ٔ. رجوع به ناشی ٔ شود. || نسل . ج ، نشاء. گویند هو نش ء سوء، او من نش ء سوء. (المنجد) (اقرب الموارد). || (مص ) آفریدن . || زیستن . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || جوان گشتن . بالیدن و جوان گشتن . (آنندراج ). بالیدن و جوان شدن کودک و از حد صباوت گشتن و به بلوغ رسیدن وی . (از اقرب الموارد). گوالیدن و جوان گشتن و بزرگ شدن . (از ناظم الاطباء). جوان شدن و به ادراک رسیدن . (از المنجد). نشوء. نشاءة. نشاء. نشائة. (المنجد) (اقرب الموارد). || بلند برآمدن ابر. (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). بالا گرفتن ابر. (المنجد) (از اقرب الموارد). نشوء. نشاءة. نشاء. نشائة. (المنجد).
... ادامه
227 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 350
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
nash
عربی
ناش

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری