جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نظیر. [ ن َ ] (ع ص ، اِ) مانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مثل . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (المنجد). شبیه . (متن اللغة) (ناظم الاطباء). شریک . هنباز. برابر. یکسان . (ناظم الاطباء). مساوی . (اقرب الموارد) (المنجد). ماننده .همانند. همتا. جفت . یار. شقیق . عدل . کفو. هم وزن . هم سنگ . موازن . عدیل . لنگه . ند. ندید. شبه . چون . همچون .(یادداشت مؤلف ). بدل . بدیل . ج ، نظراء : گر استوار نداری حدیث آسان است مدیح شاه بخوان و نظیر شاه بیار. (از تاریخ بیهقی ). بی نظیر و یکی آن بود در امت که نبود مر نبی را بجز او روز مؤاخات نظیر. ناصرخسرو. ای خداوندی کت نیست در آفاق نظیر رحمت و فضل تو زی حجت تو مستتر است . ناصرخسرو. ازیرا نظیرم همی کس نیابد که بر راه آن رهبر بی نظیرم . ناصرخسرو. ملک ... در حرمت و نفاذ امر که از خصائص ملک است او را نظیر نفس خویش گردانید. (کلیله و دمنه ). امیر ناصرالدین را از جمله ٔ فواید آن فتح شیخ ابوالفتح بستی بود که در... کمال درایت و بلاغت نظیر نداشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 190). نیک از صدهزار نیزه و تیر این قلم را نظیر نتوان یافت . خاقانی . اندر جهان چنانکه جهان است در جهان او را به هر صفت که بجوئی نظیر نیست . خاقانی . جسته نظیر او جهان نادیده عنقا را نشان اینک جهان را غیب دان زین خرده برپاداشته . خاقانی . از آن شد بر او آفرین جایگیر که در آفرینش نبودش نظیر. نظامی . چنین گوید آن نغز گوینده پیر که درفیلسوفان نبودش نظیر. نظامی . در آرزوی رویت چندین غمم نبودی گر در دو کون هرگز مثل و نظیر بودی . عطار. برسد صدهزار باره جهان که نظیر تو در جهان نرسد. عطار. ز نام آوران گوی دولت ربود که در گنج بخشی نظیرش نبود. سعدی . تو خود نظیر نداری و گر بود به مثل من آن نیم که بدل گیرم و نظیر از دوست . سعدی . - بی نظیر ؛ بی مثل و مانند. بی همتا. نادر. (ناظم الاطباء). یکتا. که رقیب ومثل و مانندی ندارد. که همچون او نتوان یافت . بی مانند. بی مثل : عمر آنکه بد مؤمنان را امیر ستوده و را خالق بی نظیر. فردوسی . ازیرا نظیرم همی کس نیابد که بر راه آن رهبر بی نظیرم . ناصرخسرو. مادحی ام گاه سخن بی نظیر در طلب نام نه در بند نان . خاقانی . خاصه که به شعر بی نظیر است در جمله ٔ آفتاب گردش . خاقانی . سحبان وائل را در فصاحت بی نظیر نهاده اند. (گلستان سعدی ). تو در آب گر ببینی حرکات خویشتن را به زبان خود بگوئی که به حسن بی نظیرم . سعدی . در حسن بی نظیری در لطف بی نهایت در مهر بی ثباتی در عهد بی دوامی . سعدی . - کم نظیر ؛ نادر. کمیاب . که شبیه و همانند او نادر و کم است . || نظیرالشی ٔ؛ آنچه مقابل و برابر آن چیز باشد. (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). رجوع به متناظر شود. تا، تالي، شبيه، شبه، عديل، قبيل، قرينه، قرين، كفو، مانند، مثل، مشابه، هم طراز، همال، همانند، همتا like, analogue, match, exemplar, make, tally, analogous, rival, comparable مثل، شبيه، شبه، مشابه، مماثل، شبيه ب، مجانس، نفس الشىء، مضارع، تماثل، تشابه، حب، ود، مال، مال إلي، يحب necir najir najir najir najir شباهت، شی قابل قیاس، لغت متشابه، تطابق، مسابقه، تطبیق، کبریت، حریف، نمونه، سرمشق، مثال، ملاک، ساخت، ساختمان، شمارش، حساب، چوب خط، شمارشگر، اتیکت، شبیه، قابل قیاس، قابل مقایسه، هماورد، هم چشم، قیاس پذیر، برابرکردنی، مانند کردنی
like|analogue , match , exemplar , make , tally , analogous , rival , comparable
ترکی
necir
فرانسوی
najir
آلمانی
najir
اسپانیایی
najir
ایتالیایی
najir
عربی
مثل|شبيه , شبه , مشابه , مماثل , شبيه ب , مجانس , نفس الشىء , مضارع , تماثل , تشابه , حب , ود , مال , مال إلي , يحب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "نظیر" در زبان فارسی به معنی مشابه، همنوع، یا همپایه است. برای استفاده و نگارش صحیح این کلمه، نکات زیر را در نظر بگیرید:
استفاده در جملات: کلمه "نظیر" معمولاً به عنوان اسم و در جملات به صورت زیر به کار میرود:
این کتاب نظیری در ادبیات ندارد.
او در کار خود نظیر نداشت.
غیرقابل شمارش: "نظیر" بهطور معمول به صورت غیرقابل شمارش به کار میرود و به دسته یا گروه خاصی اشاره ندارد.
ترکیب با افعال: این کلمه میتواند در ترکیب با افعال مختلف مورد استفاده قرار گیرد:
ما نظیری از این پروژه را ندیدیم.
نظیر این اتفاق بهندرت رخ میدهد.
نشانههای جمع: اگر بخواهید از "نظیر" در مفاهیم جمع استفاده کنید، میتوانید از "نظیران" یا "نظیرها" استفاده کنید:
نظیران او در این میدان نیز فعالیت داشتند.
نظیرهای این طرح بسیار موفق بودند.
زبان رسمی و غیررسمی: "نظیر" بیشتر در متون رسمی و علمی استفاده میشود. در مکالمات غیررسمی ممکن است از واژههای دیگری مثل "مشابه" یا "همیشه" استفاده شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "نظیر" بهدرستی و در موقعیتهای مناسب استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در تاریخ هنر ایران، آثار نقاشیای نظیر این تابلو کمتر دیده میشود.
تجربههای شخصی هر فرد، نظیر سفرها و ملاقاتها، تاثیر زیادی بر شکلگیری شخصیت او دارد.
در این کنفرانس، به موضوعات مهمی نظیر تغییرات اقلیمی و بحرانهای جهانی پرداخته خواهد شد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: شباهت، شی قابل قیاس، لغت متشابه، تطابق، مسابقه، تطبیق، کبریت، حریف، نمونه، سرمشق، مثال، ملاک، ساخت، ساختمان، شمارش، حساب، چوب خط، شمارشگر، اتیکت، شبیه، قابل قیاس، قابل مقایسه، هماورد، هم چشم، قیاس پذیر، برابرکردنی، مانند کردنی
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر