جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nuz
blow  |

نوز

معنی: نوز. (ق ) مخفف هنوز. (جهانگیری ) (انجمن آرا) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). نس . نز. (یادداشت مؤلف ). هنوز. تاکنون . تا حال . تا به اکنون . تا به حال :
نوز نامرده ای شگفتی کار
راست با مردگان یگونه شدیم .
کسائی (از یادداشت مؤلف ).
مر آن هر سه را نوز ناکرده نام
چو بشنیدم این ، شد دلم شادکام .
فردوسی .
بدو گفت منذر که ای سرفراز
به فرهنگ نوزت نیامد نیاز.
فردوسی .
مکن در خورش خویشتن چارسو
چنان خور که نوزت بود آرزو.
فردوسی .
ای دریغا که من از دست شدم
نوز ناخورده تمام از دل بر.
فرخی .
نوز جوان است و کار فردا دارد
فردادارد دگر نهاد و دگرگون .
فرخی .
نوزتان مادر شش روز نباشد که بزاد
نوزتان ناف نبرّید و ز زه درنگشاد
نوزتان سینه و پستان به دهان در ننهاد
نوزتان روی نشست و نوزتان شیر نداد.
منوچهری .
نوز گل اندر گلابدان نرسیده
قطره بر آن چیست چون گلاب مصعد؟
منوچهری .
بدو گفت کای پشت بخت تو کوز
کسی از شما زنده مانده ست نوز.
اسدی (از یادداشت مؤلف ).
چندین غم تو خوردم و ناز تو کشیدم
از عشق من و ناز خود آگاه نه ای نوز.
سوزنی .
|| (اِ) درخت صنوبر. (رشیدی ) (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). درخت کاج . (جهانگیری ) (برهان قاطع). نشک . نازو. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). نوژ. (رشیدی ) (جهانگیری ) (انجمن آرا). ناژ. (انجمن آرا) (آنندراج ). و نیز رجوع به ناژ و ناز و نازو شود :
جامه ٔ باغ سوخت بی آتش
جامه ٔ گرم خواه و آتش سوز
زال شد باغ تا نه دیر از برف
چون سر زال زر شود سر نوز.
ازرقی .
... ادامه
377 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (قید) [مخففِ هنوز] [قدیمی]
مختصات: (ق .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 63
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
blow | puff , whiff , breeze , noz
عربی
ضربة | كارثة , مصيبة , مرحلة النفخ , نفخ في آلة معدنية , المتفاخر , باقة أزهار , بذر , تفاخر , لطمة , هجوم , عاصفة , عصف , هب , غادر , صفر , تباهى , لهث , طار مع الريح , احترق , ينفخ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نوز" در زبان فارسی به معنی "نو" یا "جديد" بوده و معمولاً به صورت یک پسوند به کار می‌رود تا به واژه‌ای دیگر اضافه شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. اُنتساب: "نوز" می‌تواند به عنوان پسوند به برخی از واژه‌ها اضافه شود، مانند "نوزاد" که به معنای "کودک تازه متولد شده" است.

  2. قبل و بعد از کلمه: هنگام استفاده از "نوز"، باید توجه داشت که در صورتی که به عنوان پسوند به کار برود، نباید به تنهایی و به عنوان یک کلمه مستقل به کار رود.

  3. جنس واژه: این کلمه غالباً برای اشاره به موجودات زنده و در مواردی مانند "نوزاد" به کار می‌رود.

  4. جمع بندی: واژه‌هایی که با "نوز" آغاز می‌شوند یا این پسوند را دارند، غالباً به صورت جمع آورده نمی‌شوند. به عنوان مثال: "نوزادها" معادل صحیح است.

  5. توجه به تلفظ: در نوشتار و گفتار، تلفظ صحیح کلمه مهم است. باید به این نکته توجه شود که "نوز" به صورت واضح تلفظ شود تا از واژه‌های مشابه اشتباه نشود.

این نکات به فهم بهتر و درست‌نویسی کلمه "نوز" کمک می‌کنند. اگر سوال خاصی درباره این کلمه یا کاربردهای آن دارید، می‌توانید بپرسید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. نوز به دنیا آمد و خانواده‌اش را خوشحال کرد.
  2. نوزها نیاز به مراقبت ویژه و محبت دارند تا به خوبی رشد کنند.
  3. در فروشگاه، لباس‌های زیبایی برای نوزها وجود داشت که همه را جذب می‌کرد.

واژگان مرتبط: دمیدن، وزیدن، ترکیدن، در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن، پف کردن، چپق یا سیگار کشیدن، منفجر شدن، پف دادن، بلوف زدن، دروغ در چیزی گفتن، وزاندن، دروغ گفتن، با صدای پف حرکت دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری