جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hejr
hajar  |

هجر

معنی: هجر. [ هََ ] (ع مص ) جدایی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث ). جدا شدن . (شمس اللغات ). از کسی بریدن . (ترجمه ٔ علامه ٔ جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). هجران . (تاج العروس ). || دور گشتن . تباعد. (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). || از جماع بازماندن در روزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کناره گیری کردن در روزه از زنان . (از اقرب الموارد). هجران . || پریشان گفتن بیمار. (شمس اللغات ). یافه گفتن در بیماری یا در خواب . (تاج المصادر بیهقی ). یاوه گفتن در بیماری .هذیان گفتن . هجیری . اهجیری . (از معجم متن اللغة). هُجر. || سخن زشت گفتن . هُجر. (از معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). || ستودن کسی را. (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة). || ترک کردن و واگذاشتن چیزی را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). گذاشتن چیزی را و ترک دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هجران . || ترک کردن گشن گشنی را. (از معجم متن اللغة). || گذاشتن شرک را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). هجرة. هجران . || هجار بستن شتر را و تنگ برکشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تنگ برکشیدن شتر را. (شمس اللغات ). پای شتر با تهی گاه بستن . (تاج المصادر بیهقی ). هجار بستن شتررا. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). هجور.
... ادامه
378 | 0
مترادف: جدايي، دوري، فراق، مفارقت، هجران
متضاد: وصل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (هِ) [ ع . ] (اِ مص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: hejr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 208
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
hajar
ترکی
boşanmak
فرانسوی
divorce
آلمانی
scheidung
اسپانیایی
divorcio
ایتالیایی
divorzio
عربی
هجار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "هجر" در زبان فارسی به معنای جدایی، دوری یا بی‌پناسی است و معمولاً در متون ادبی و شعر به کار می‌رود. در مورد قواعد نگارشی و نحوه کاربرد این کلمه، چند نکته وجود دارد:

  1. نحو و صرف: "هجر" یک کلمه عربی است که به زبان فارسی وارد شده و در شعر و ادبیات به شکل‌های مختلفی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود.

  2. استفاده در جملات: این کلمه می‌تواند به صورت اسم یا جزء جملات مختلف مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً:

    • "هجر او آزارم می‌دهد."
    • "در هجران تو غمگینم."
  3. تلفظ: "هجر" به صورت [hɛdʒr] تلفظ می‌شود و باید توجه داشت که در برخی لهجه‌ها ممکن است متمایز از سایر کلمات مشابه باشد.

  4. نگارش: این کلمه به صورت «هجر» نوشته می‌شود و باید دقت شود که در متون رسمی و علمی به کار برده شود تا موجب ابهام نشود.

  5. همنشینی: "هجر" معمولاً با کلمات وصفی یا اضافی همراه است تا مفهوم کامل‌تری را ارائه دهد، مانند "هجر عشق" یا "هجر عزیز".

با این نکات می‌توان از "هجر" به درستی در محاوره و نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. هجران او بر دلم شکسته‌ای نهاد که هیچ دارویی نتوانست درمانش کند.
  2. در زندگی همیشه لحظاتی از هجر به وجود می‌آید که انسان را آزرده‌خاطر می‌کند.
  3. اشعار عاشقانه غالباً به هجر و فراق اشاره دارند و حس تنهایی را به زیبایی توصیف می‌کنند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری