جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: واجب معین . [ ج ِ ب ِ م ُ ع َی ْ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واجب به اعتبار نفس وجوب دو قسم است : واجب معین ، واجب مخیر. واجب معین چیزی است که به امری واحدو معین تعلق گیرد مانند نماز. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). وجوب اگر به امری معین تعلق گیرد آن را واجب معین خوانند همچو صلوة خمسه وصوم رمضان و امثال آن . مذهب بعضی از معتزله این است که واجب معین است در علم حق تعالی و غیر معین است عندالناس . (نفائس الفنون ). و نیز رجوع به کلمه ٔ وجوب و واجب و واجب مخیر شود. the obligatory obligatory الإلزامي الإلزامي
کلمه "واجب معین" در زبان فارسی به معنای نوعی وظیفه یا تکلیف خاص است که باید بهصورت مشخص و معین انجام شود. برای نوشتن و استفاده از این ترکیب، نکات زیر را میتوان مد نظر قرار داد:
تعریف واژه: "واجب" به معنای لازم و ضروری است و "معین" به معنای مشخص و تعیین شده. لذا "واجب معین" به امری اشاره دارد که بهطور خاص و مشخص، لازم به انجام است.
نحوه نگارش: این ترکیب بهصورت «واجب معین» نوشته میشود و نیازی به استفاده از ویرگول یا نشانهای نگارشی دیگر بین آنها نیست.
استفاده در جملات:
"این وظیفه یک واجب معین است که هر فردی باید به آن عمل کند."
"برای دانشآموزان، یادگیری این درس واجب معین محسوب میشود."
قواعد نحوی: در جملات، "واجب معین" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مکمل استفاده شود. بهعنوان مثال:
"او به انجام واجب معین خود توجه کرد." (فاعل)
"این کار یک واجب معین است." (مکمل)
رعایت نثر و اسلوب: هنگام استفاده از این ترکیب، باید به دقت و وضوح در بیان مطلب توجه کرد تا مفهوم بهدرستی منتقل شود.
در نهایت، توجه به بافت و محتوای متن نیز برای استفاده صحیح از "واجب معین" بسیار مهم است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر