جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

va(o,e)d[d]

ود

معنی: ود. [ وُدد ] (ع مص ) دوست داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). || آرزو بردن و آرزو داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) دانا. (غیاث اللغات ). || دوست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وَد شود. || (اِمص ) دوستی . (غیاث اللغات ). مهر. حب . وداد. محبت . (یادداشت مؤلف ). دوستداری . (السامی فی الاسامی ) :
آب صبرت آب جوی خلد شد
جوی شیر خلد مهر تست و ود.
مولوی .
انبیا بودند ایشان اهل ود
اتحاد انبیا هم فهم شد.
مولوی .
خوانده ام آن بر دل احمد به ود
صد هزاران بار و درمانی نشد.
مولوی .
ود به حرکات سه گانه ٔ واو و تشدید دال نزد سالکان عبارت است از دوستیی که هیجان آن چندان شدید باشد که محب از جان و دل چشم پوشد و در صحائف گفته که مودت سالکان از مراتب محبت است و آن هیجان قلب و چسبیدن آن به هوا و عشق است و این را پنج درجه است : اول نیاحت و اضطراب . در این مقام همه نوحه و زاری و فریاد وبیقراری بود. دوم بکاء است . سوم حسرت . در این مقام صاحب وداد مسکین بر اوقات عزیز خود که ضایع رفته است حسرت میکند. و هرلحظه که بی محبوبش رفته در ندامت میباشد. چهارم تفکر است در محبوب ، اِن ّ فی ذلک لاَّیات لقوم یتفکرون . (قرآن 3/13) و تفکر ساعة خیر من عبادةستین سنة، زیرا تفکر در واجب سبب قرب متفکر به سوی واجب شود. پنجم مراقبه ٔ محبوب است و آن برترین و سخت ترین مقامات باشد. ای عزیز شنیده ای که وقتی امیرالمؤمنین نماز میگزاشت رویش زرد گشت و دلش خفقان گرفت وبیهوش شد پرسیدندش که چه بود فرمود راقبت اﷲ تعالی فی صلوتی فاستحییت من تقصیری . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
... ادامه
304 | 0
مترادف: 1- دوستي، محبت، محب 2- بد
متضاد: 1- عداوت، 2- خوب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: ودّ] [قدیمی]
مختصات: (وَ دّ) [ ع . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 10
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ود" در زبان فارسی به معنای محبت، دوستی و عشق است و معمولاً در ادبیات و شعر به کار می‌رود. در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با آن، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. استفاده در جمله: کلمه "ود" معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

    • "محبت و ود میان آن‌ها برقرار بود."
  2. نوشتار درست: املای صحیح این کلمه "ود" است و باید مراقب بود که به اشتباه به شکل‌های دیگر نوشته نشود.

  3. قید و صفت: "ود" به عنوان اسم می‌تواند با صفت‌ها یا قیدها همراه شود. مثلاً:

    • "ود صمیمانه" یا "ود عمیق".
  4. استفاده در شعر: کلمه "ود" عموماً در اشعار فارسی به کار می‌رود و ممکن است با قافیه‌ها و عروض مختلف سازگاری داشته باشد.

  5. مضامین عرفانی و محبت‌آمیز: در متون عرفانی و ادبیات کلاسیک، "ود" بیشتر به عنوان نمادی از عشق الهی و انسانی به کار می‌رود.

اگر سوال خاص‌تری در مورد کلمه "ود" دارید یا نیاز به نکات بیشتری هست، لطفاً بفرمایید!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. وقتی باران شروع به باریدن کرد، من برای دوری از خیس شدن به زیر یک درخت بزرگ پناه بردم و مدتی در آنجا ود شدم.
  2. در جشن تولدم، دوستانم به من هدیه‌هایی دادند که ود خوبی از محبت آن‌ها را احساس کردم.
  3. او همیشه با ود و احترام به نظرات دیگران گوش می‌دهد و سعی می‌کند از تجربیات آنها درس بگیرد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری