جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ولد. [ وَ ل َ ] (ع اِ) وُلد. وِلد. وَلد. فرزند. (منتهی الارب ).بچه . (کشاف اصطلاحات الفنون ). فرزند، خواه نرینه باشد خواه مادینه . واحد و جمع در وی یکسان است و گاهی جمع آن اولاد و وِلدة و اِلدة به کسر هر دو و ولد به ضم آید. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) : همتش اَب ّ و معالی اُم ّ و بیداری ولد حکمتش عم و جلالت خال و هشیاری ختن . منوچهری . دو کف ّ کافی او والدین مکرمتند از این و آن کرم وجود بی قیاس ولد. سوزنی . ای به حسن تو صنم چشم فلک نادیده ای ز مثل تو ولد مادر ایام عقیم . سعدی . درخت است بالای جان پرورش ولد میوه ٔ نازنین بر سرش . سعدی . - زاد و ولد ؛ فرزندان متعدد. نتاج . - زاد و ولد کردن ؛ در تداول ، بچه زادن . تولیدمثل کردن . (لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). - ولدالاب ؛ فرزند پدر : خراج ولدالاب ؛ مراد آن است که از هر قبیله ای آن کس که مشهور و معروف بود خراج آن قبیله به نام آن شخص بازخوانند. (تاریخ قم ص 155). - ولد چموش ؛تعبیری دشنام گونه و شماتت و حقارت آمیز. شخص ناجنس و ناقلا. - || مردم آزار. (لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). ابن، پس، پور، زاده، فرزند، نتيجه دختر son, begetter, vold ابن، نجل، ولد، صبي، ذكر doğmak né geboren nacido nato پسر، مولد، وجوداور
کلمه "ولد" در زبان فارسی به معنای "فرزند" یا "پسر" استفاده میشود. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
نحوه نوشتن: کلمه "ولد" باید به صورت صحیح و با املای درست نوشته شود و از حروف فارسی استفاده شود.
تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت /væləd/ تلفظ میشود. توجه به تلفظ صحیح آن در گفتار مهم است.
استفاده در جملات: "ولد" به عنوان اسم میتواند در جملات به کار برود. مثلاً:
"او یک ولد دارد."
"ولدها در فرهنگ ما جایگاه ویژهای دارند."
نکات نگارشی: در استفاده از این کلمه، توجه به قواعد نگارش جمله مانند رعایت فاصلهها، نقطهگذاری و ساختار جملات مهم است.
جمع و مفرد: "ولد" در فارسی جمع خاصی ندارد و برای جمع میتوان از "ولدها" یا "فرزندان" استفاده کرد.
از آنجا که "ولد" واژهای قدیمی و خاص است، ممکن است در متون ادبی یا دینی بیشتر به کار رود. در مکالمات روزمره، معمولاً از واژه "پسر" یا "فرزند" استفاده میشود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
پدرم در جوانی خودش یک ولد با استعداد بود و همیشه به یادگیری علاقهمند بود.
در داستانهای قدیمی، خیلی از مردم به فرزندان خود عشق میورزیدند و آنها را به عنوان ولد خود معرفی میکردند.
جشن تولدی برای ولد خانوادهام ترتیب دادیم و همه دوستان و بستگان به آن دعوت شدند.