early
licenseمعنی کلمه early
معنی واژه early
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | early | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɝːli/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɜːli/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی early | ||
پخش صوت |
(Adjective) (ملاقات، حضور) بهموقع، به هنگام، سر وقت، (اقدام) سریع، زود، (میوه) پیشرس، نوبر، (مرگ) زودرس، پیش از موقع، (متن، اثر) کهن، قدیمی، پیشین، (تاریخ) باستانی، کهن، (انسان، کلیسا و غیره) اولیه، نخستین، آغازین، (صبح، بهار و غیره) اوایل، آغاز، ابتدا - in early spring - در اوایل بهار - from an early age - از کودکی - in one's early youth - در اوایل جوانی، در عنفوان شباب - in early life - در اوایل زندگی - the early part of - ابتدای، اوایل - early in the year - در اوایل سال - early in the book - در اوایل کتاب - early in (one's) life - در جوانی، در اوانِ زندگی - earlier on - قبلا، پیش از این، پیشترها
(Adverb) زود، زودتر، پیش از موقع، بهزودی - it's early - زود است - be early - زود آمدن - an early riser - سحرخیز - early rising - سحرخیزی - an early bird - (محاوره، به شوخی) سحر خیز - (proverb) the early bird gets/catches the worm. - سحرخیز باش تا کامروا باشی - It's too early. It's early days (yet).