جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

execute

معنی: (Verb - transitive) اجرا کردن
(Verb - transitive) اجرا کردن، اداره کردن، قانونی کردن، نواختن، نمایش دادن، اعدام کردن
[کامپیوتر]: اجرا - انجام آنچه که یک دستورالعمل آن را می خواهد. کامپیوتر پس از بیرون کشیدن دستوالعمل از حافظه ( در چرخه ی واکشی ) ، آن را در « چرخه ی اجرا» به اجرا در می آورد. نگاه کنید به computer architecture. [کامپیوتر]: اجرا ، اجرا کردن .
[الکترونیک]: اجراکردن انجام عملیات موجود در برنامه ذخیره شده در رایانه .
... ادامه
356 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
carry out a process or program, as on a computer or a machine; "Run the dishwasher"; "run a new program on the Mac"; "the computer executed the instruction"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری