جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
233
اطلاعات بیشتر واژه
واژه flux
تعداد حروف 4
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر flux
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - The act of flowing; a continuous moving on or passing by, as of a flowing stream; constant succession; change.
n. - The setting in of the tide toward the shore, -- the ebb being called the reflux.
n. - The state of being liquid through heat; fusion.
n. - Any substance or mixture used to promote the fusion of metals or minerals, as alkalies, borax, lime, fluorite.
n. - A fluid discharge from the bowels or other part; especially, an excessive and morbid discharge; as, the bloody flux or dysentery. See Bloody flux.
n. - The matter thus discharged.
n. - The quantity of a fluid that crosses a unit area of a given surface in a unit of time.
n. - Flowing; unstable; inconstant; variable.
v. t. - To affect, or bring to a certain state, by flux.
v. t. - To cause to become fluid; to fuse.
v. t. - To cause a discharge from; to purge.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی