جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
p. pr. &. vb. n. - of Grate n. - A partition, covering, or frame of parallel or cross bars; a latticework resembling a window grate; as, the grating of a prison or convent. n. - A system of close equidistant and parallel lines lines or bars, especially lines ruled on a polished surface, used for producing spectra by diffraction; -- called also diffraction grating. n. - The strong wooden lattice used to cover a hatch, admitting light and air; also, a movable Lattice used for the flooring of boats. a. - That grates; making a harsh sound; harsh. n. - A harsh sound caused by attrition. n. - A system of close equidistant parallel lines or bars, esp. lines ruled on a polished surface, used for producing spectra by diffraction. Gratings have been made with over 40,000 such lines to the inch, but those with a somewhat smaller number give the best definition.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر