import
licenseمعنی کلمه import
معنی واژه import
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | import | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌɪmˈpɔːrt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɪmˈpɔːt/ | ||
مترادفات | consequence, moment | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی import | ||
پخش صوت |
وارد کردن، به کشور اوردن، اظهار کردن، دخل داشتن به،تاثیر کردن در، با پیروزی بدست آمدن، تسخیر کردن،اهمیت داشتن، کالای رسیده، کالای وارده، (درجمع) واردات
[کامپیوتر]: وارد کردن - بار کردن فایلی از فرمتی (قالبی ) غیر از قالب بومی برنامه ی کاربردی . بسیاری از کلمه پردازها و برنامه های گرافیکی توانایی وارد کردن متن و گرافیک از قالبهای فایلی مختلف را دارند . به دلیل آنکه وارد کردن فایل نوعی تبدیل فایل است ، ممکن است قالب بندی و جزئیات تصویری هنگام پردازش از دست بروند . [کامپیوتر]: وارد کردن ؛ ورود