import

0

390

اطلاعات بیشتر واژه
واژه	import
تعداد حروف	6
نوع	(Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb)
تلفظ آمریکایی	/ˌɪmˈpɔːrt/
تلفظ انگلیسی	/ɪmˈpɔːt/
مترادفات	significance, implication
منبع	دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر	معنی import
پخش صوت

معنیوارد کردن، به کشور اوردن، اظهار کردن، دخل داشتن به،تاثیر کردن در، با پیروزی بدست آمدن، تسخیر کردن،اهمیت داشتن، کالای رسیده، کالای وارده، (درجمع) واردات
[کامپیوتر]: وارد کردن - بار کردن فایلی از فرمتی (قالبی ) غیر از قالب بومی برنامه ی کاربردی . بسیاری از کلمه پردازها و برنامه های گرافیکی توانایی وارد کردن متن و گرافیک از قالبهای فایلی مختلف را دارند . به دلیل آنکه وارد کردن فایل نوعی تبدیل فایل است ، ممکن است قالب بندی و جزئیات تصویری هنگام پردازش از دست بروند . [کامپیوتر]: وارد کردن ؛ ورود

a meaning that is not expressly stated but can be inferred; "the significance of his remark became clear only later"; "the expectation was spread both by word and by implication"

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

import

معنی کلمه import

معنی واژه import

0

390

a meaning that is not expressly stated but can be inferred; "the significance of his remark became clear only later"; "the expectation was spread both by word and by implication"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

import

معنی کلمه import

معنی واژه import

0

390

a meaning that is not expressly stated but can be inferred; "the significance of his remark became clear only later"; "the expectation was spread both by word and by implication"

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

import

import

import

import

import

import

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری