جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
367
اطلاعات بیشتر واژه
واژه approach
تعداد حروف 8
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر approach
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

v. i. - To come or go near, in place or time; to draw nigh; to advance nearer.
v. i. - To draw near, in a figurative sense; to make advances; to approximate; as, he approaches to the character of the ablest statesman.
v. t. - To bring near; to cause to draw near; to advance.
v. t. - To come near to in place, time, or character; to draw nearer to; as, to approach the city; to approach my cabin; he approached the age of manhood.
v. t. - To take approaches to.
v. i. - The act of drawing near; a coming or advancing near.
v. i. - A access, or opportunity of drawing near.
v. i. - Movements to gain favor; advances.
v. i. - A way, passage, or avenue by which a place or buildings can be approached; an access.
v. i. - The advanced works, trenches, or covered roads made by besiegers in their advances toward a fortress or military post.
v. i. - See Approaching.
n. - A stroke whose object is to land the ball on the putting green. It is made with an iron club.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی