جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
330
اطلاعات بیشتر واژه
واژه interface
تعداد حروف 9
نوع n
تلفظ آمریکایی /ˈɪntərˌfes/
تلفظ انگلیسی /ˈɪntəfeɪs/
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر interface
پخش صوت

(Noun) (کامپیوتر) رابط، میانجی، فاصل - user interface - رابط کاربری
(Noun) سطح مشترک، فصل مشترک
(Noun) (مجازی) وجه مشترک
(Noun) واسطه، واسط، میانجی
(Verb - transitive) از طریق رابط به هم متصل کردن، از طریق واسطه به هم متصل کردن، به وسیله‌ی میانجی ارتباط برقرار کردن بین...
(Verb - intransitive) از طریق رابط به هم متصل بودن، از طریق واسطه به هم متصل بودن، به وسیله‌ی میانجی ارتباط داشتن
[کامپیوتر]: واسط ، وصل کردن از طریق رابط ، رابط میانجی ، فاصل .
[الکترونیک]: فصل مشترک ، واسط ، مدار واسط یک مرز یا پیوند مشترک 1. پیوند نقطه به نقطه بین رایانه ومنبع تغذیه یا سیگنال بیرونی 2. پیوندگاه بین مواد نیمه رسانا با ناخالصیهای متفاوت در یک قطعه نیمه رسانا نظیر پیوند سلیسم نوعی ( پی ) یا سلیسیم نوع ( ان ) در یک دیوید ( پی ان )( PN diode ) یا ترانزیستور ( بی جی تی ) . [الکترونیک]: فصل مشترک ، رابط ، مدار واسط
[عمران و معماری]: سطح مشترک [عمران و معماری]: وجه مشترک

the overlap where two theories or phenomena affect each other or have links with each other; "the interface between chemistry and biology"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی