slave
licenseمعنی کلمه slave
معنی واژه slave
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | slave | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /sˈleɪv/ | ||
تلفظ انگلیسی | /sleɪv/ | ||
مترادفات | striver, hard worker | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی slave | ||
پخش صوت |
(Noun) برده، بنده، غلام، غلامِ زرخرید
(Verb - intransitive) سخت کار کردن، جان کندن، زحمت کشیدن، عرق ریختن - a slave of/to - (مجازی) اسیرِ، گرفتارِ، پایبندِ، بندهی
(Noun) نگهبان بردهها، بردهپا
(Noun) (به طعنه) کارفرمای بیرحم، (کارفرمای) جلاد
[کامپیوتر]: فرعی ، برده - 1- واحدی وابسته در زوجی از ماشینهای متصل به هم . بر خلاف master ( تعریف 1) . 2- یکی از دو دیسک سخت IDE یا دستگاههای دیگری که به کابل مشترک IDE متصل است. به کمک تنظیم اتصال دهنده های الکتریکی ( jumper ) می توان دستگاههای اصلی و فرعی را شناسایی کرد. این اتصال دهنده ها بر روی دستگاه های IDE قرار دارند. بر خلاف master ( تعریف 2) . [کامپیوتر]: پیروبرده
[الکترونیک]: فرمانبردار ، تابع