جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

slave

معنی: (Noun) برده، بنده، غلام، غلامِ زرخرید
(Verb - intransitive) سخت کار کردن، جان کندن، زحمت کشیدن، عرق ریختن - a slave of/to - (مجازی) اسیرِ، گرفتارِ، پایبندِ، بنده‌ی
(Noun) نگهبان برده‌ها، برده‌پا
(Noun) (به طعنه) کارفرمای بی‌رحم، (کارفرمای) جلاد
[کامپیوتر]: فرعی ، برده - 1- واحدی وابسته در زوجی از ماشینهای متصل به هم . بر خلاف master ( تعریف 1) . 2- یکی از دو دیسک سخت IDE یا دستگاههای دیگری که به کابل مشترک IDE متصل است. به کمک تنظیم اتصال دهنده های الکتریکی ( jumper ) می توان دستگاههای اصلی و فرعی را شناسایی کرد. این اتصال دهنده ها بر روی دستگاه های IDE قرار دارند. بر خلاف master ( تعریف 2) . [کامپیوتر]: پیروبرده
[الکترونیک]: فرمانبردار ، تابع
... ادامه
509 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
someone entirely dominated by some influence or person; "a slave to fashion"; "a slave to cocaine"; "his mother was his abject slave"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری