جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
v. t. - To subject to phonetic stress; to accent. v. t. - To place emphasis on; to make emphatic; emphasize. n. - Distress. n. - Pressure, strain; -- used chiefly of immaterial things; except in mechanics; hence, urgency; importance; weight; significance. n. - The force, or combination of forces, which produces a strain; force exerted in any direction or manner between contiguous bodies, or parts of bodies, and taking specific names according to its direction, or mode of action, as thrust or pressure, pull or tension, shear or tangential stress. n. - Force of utterance expended upon words or syllables. Stress is in English the chief element in accent and is one of the most important in emphasis. See Guide to pronunciation, // 31-35. n. - Distress; the act of distraining; also, the thing distrained. v. t. - To press; to urge; to distress; to put to difficulties. v. t. - To subject to stress, pressure, or strain.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر