جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
297
اطلاعات بیشتر واژه
واژه track
تعداد حروف 5
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر track
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - A mark left by something that has passed along; as, the track, or wake, of a ship; the track of a meteor; the track of a sled or a wheel.
n. - A mark or impression left by the foot, either of man or beast; trace; vestige; footprint.
n. - The entire lower surface of the foot; -- said of birds, etc.
n. - A road; a beaten path.
n. - Course; way; as, the track of a comet.
n. - A path or course laid out for a race, for exercise, etc.
n. - The permanent way; the rails.
n. - A tract or area, as of land.
v. t. - To follow the tracks or traces of; to pursue by following the marks of the feet; to trace; to trail; as, to track a deer in the snow.
v. t. - To draw along continuously, as a vessel, by a line, men or animals on shore being the motive power; to tow.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی