جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
261
اطلاعات بیشتر واژه
واژه trap
تعداد حروف 4
نوع n
تلفظ آمریکایی /ˈtræp/
تلفظ انگلیسی /træp/
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر trap
پخش صوت

(Noun) زانویی مستراح وغیره تله، دام، دریچه، گیر، محوطه کوچک، شکماف، نیرنگ، فریب دهان، بدام انداختن، درتله انداختن
(Noun) تله، در تله اندازی
[کامپیوتر]: تله ، دام ناحیه ای از روی هم افتادگی میان رنگهای گوناگون جوهر در یک چاپ رنگی روی کاغذ چاپی . مقدار کمی تله مانع ار بروز فاصله های غیر عمدی میان دو ناحیه از رنگ می شود . [کامپیوتر]: حبس شدن، در تله انداختن،تله
[الکترونیک]: تله 1. مدار تنظیم شده ای در قسمت RFیا IF گیرنده که مانع عبور بسامد های ناخواسته می شود.تله در مدارهای تصویر گیرنده تلویزیون سیگنال صدا را از کانال تصویر جدا می کند.آن را پس زننده نیر می نامند. 2. عدم خلوص نیمرسانا که مانع از حرکت حاملها در داخل ماده میشود . 3. qave trap . [الکترونیک]: تله
[عمران و معماری]: سیفون [عمران و معماری]: شترگلو [عمران و معماری]: گیر [عمران و معماری]: حبس کردن [عمران و معماری]: تله

a device to hurl clay pigeons into the air for trapshooters

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی