جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

clear up

معنی: (Verb - transitive) مرتب کردن، منظم کردن، جمع و جور کردن
(Verb - transitive) (رمز، راز) کشف کردن، گشودن، (مشکل) حل کردن، رفع کردن، رفع و رجوع کردن - this drug will clear up your cold - این دارو سرماخوردگی تو را برطرف خواهد کرد.
(Verb - transitive) (هوا، آسمان) صاف شدن، باز شدن، روشن شدن
... ادامه
340 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
make free from confusion or ambiguity; make clear; "Could you clarify these remarks?"; "Clear up the question of who is at fault"

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

clear

(Adjective) (شیشه، رنگ و غیره) شفاف، (آب، چشمه، دریاچه) زلال، صاف، (آسمان، هوا) صاف، آفتابی، باز، (آتش، نور) درخشان، روشن، (چهره، تصویر، نما) واضح، آشکار، مشخص، برجسته، روشن

clear cut

روشن، صریح

clear cut

روشن، صریح

clear cut

روشن، صریح

clear away

(Verb - transitive) (بساط، میز و غیره) برچیدن، جمع کردن - after dinner, we cleared away the dishes - پس از شام ظرف‌ها را جمع

clear

(Adjective) (شیشه، رنگ و غیره) شفاف، (آب، چشمه، دریاچه) زلال، صاف، (آسمان، هوا) صاف، آفتابی، باز، (آتش، نور) درخشان، روشن، (چهره، تصویر، نما) واضح، آشکار، مشخص، برجسته، روشن

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری