چرخ ـ محور پیرو
license
98
1667
100
معنی کلمه چرخ ـ محور پیرو
معنی واژه چرخ ـ محور پیرو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | wheel | ||
عربی | عجلة، دولاب، عجلة دولاب، دوران، قوة موجهة، دولاب النار ضرب من الألعاب، دفع، إندفع في دراجة، دار، انعطف، نقل بعربة، جعله يدور، نجز على نحو دائري، جعله ينعطف | ||
واژه | چرخ ـ محور پیرو | ||
معادل ابجد | 1275 | ||
تعداد حروف | 12 | ||
معادل انگلیسی | trailing wheelset | ||
مرتبط با | حمل ونقل ریلی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی چرخ ـ محور پیرو | ||
پخش صوت |
چرخ ـ محوری که معمولاً بعد از چرخ ـ محور پیشرو قرار می گیرد و نیروی محرکه به آن وارد نمی شود
wheel
عجلة، دولاب، عجلة دولاب، دوران، قوة موجهة، دولاب النار ضرب من الألعاب، دفع، إندفع في دراجة، دار، انعطف، نقل بعربة، جعله يدور، نجز على نحو دائري، جعله ينعطف