خازن
licenseمعنی کلمه خازن
معنی واژه خازن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- خزانهدار، خزينهدار، گنجينهدار 2- انباردار، انباره 3- نگهباني 4- اندوزه، كندانسر، كندانساتور | ||
| انگلیسی | capacitor, treasurer | ||
| عربی | مكثف، مكثف الكهرباء | ||
| ترکی | kapasitör | ||
| فرانسوی | condensateur | ||
| آلمانی | kondensator | ||
| اسپانیایی | condensador | ||
| ایتالیایی | condensatore | ||
| مرتبط | باطری، ذخیره کننده برق، خزانه دار، صندوقدار، خزان دار، گنجور | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خازن" در زبان فارسی به معنای دستگاهی است که انرژی الکتریکی را ذخیره می‌کند. در نگارش و استفاده از این واژه، به نکات زیر توجه کنید:
در کل، "خازن" یک واژه تخصصی است و برای نوشتن و گفتن آن باید به دقت توجه شود تا به درستی منتقل شود. | ||
| واژه | خازن | ||
| معادل ابجد | 658 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | xāzen | ||
| معادل انگلیسی | capacitor | ||
| مرتبط با | فیزیک | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) | ||
| مختصات | (زِ) [ ع . ] (اِفا. اِ.) | ||
| آواشناسی | xAzen | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی خازن | ||
| پخش صوت | |||
وسیله ای برای ذخیره کردن بار و انرژی الکتریکی، متشکل از دو رسانا که با یک نارسانا از یکدیگر جدا می شوند کلمه "خازن" در زبان فارسی به معنای دستگاهی است که انرژی الکتریکی را ذخیره می‌کند. در نگارش و استفاده از این واژه، به نکات زیر توجه کنید: نحوه نوشتن: کلمه "خازن" به صورت صحیح با حرف "ک" و "ز" نوشته می‌شود و به هیچ عنوان نباید آن را اشتباه نوشت. نکات دستوری: استفاده در جملات: نگارش علمی: در متون علمی و فنی، دقت در استفاده از این کلمه و توضیحاتی درباره ویژگی‌ها و کاربردها آن اهمیت دارد. در کل، "خازن" یک واژه تخصصی است و برای نوشتن و گفتن آن باید به دقت توجه شود تا به درستی منتقل شود.
1- خزانهدار، خزينهدار، گنجينهدار
2- انباردار، انباره
3- نگهباني
4- اندوزه، كندانسر، كندانساتور
capacitor, treasurer
مكثف، مكثف الكهرباء
kapasitör
condensateur
kondensator
condensador
condensatore
باطری، ذخیره کننده برق، خزانه دار، صندوقدار، خزان دار، گنجور
