داربست
licenseمعنی کلمه داربست
معنی واژه داربست
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | scaffold, scaffolding, trellis, stud, treillage | ||
| عربی | سقالة، صعد على السقالة | ||
| ترکی | İskele | ||
| فرانسوی | Échafaudage | ||
| آلمانی | gerüst | ||
| اسپانیایی | andamio | ||
| ایتالیایی | impalcatura | ||
| مرتبط | چوب بست، دار، تخته بندی، سکوب یا چهار چوب، خاده، سکوب بندی، چوب بست سازی، چفت، چفته، شبکه، داربست بستن، گل میخ، خیز، دکمه سر دست، دسته، اسب تخمی، چفته مو | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "داربست" در زبان فارسی به معنای سازه‌ای موقتی است که معمولاً برای حمایت از کارگران و مواد در حین ساخت و ساز یا تعمیرات استفاده می‌شود. در نگارش فارسی، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبانی برای این کلمه و کاربردهای آن اهمیت دارد:
به طور کلی، توجه به قواعد نگارشی و دستور زبان در استفاده از واژه‌ها به وضوح و فهم بهتر متن کمک می‌کند. | ||
| واژه | داربست | ||
| معادل ابجد | 667 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| تلفظ | dārbast | ||
| معادل انگلیسی | framework | ||
| مرتبط با | مهندسی عمران | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) | ||
| مختصات | (بَ) (اِمر.) | ||
| آواشناسی | dArbast | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی داربست | ||
| پخش صوت | |||
سازه ای موقت که در هنگام ساخت ساختمان از آن استفاده و پس از پایان کار برداشته می شود کلمه "داربست" در زبان فارسی به معنای سازه‌ای موقتی است که معمولاً برای حمایت از کارگران و مواد در حین ساخت و ساز یا تعمیرات استفاده می‌شود. در نگارش فارسی، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبانی برای این کلمه و کاربردهای آن اهمیت دارد: نوشتار صحیح: کلمه "داربست" باید به این شکل و بدون هیچگونه تغییر یا اشتباهی نوشته شود. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود. برای مثال: جمع بستن: برای جمع بستن "داربست"، می‌توان از "داربست‌ها" استفاده کرد. به عنوان مثال: نکات نگارشی: هنگام استفاده از "داربست" در متن‌های رسمی یا علمی، بهتر است از جملات کامل و مناسب استفاده کنید و توجه داشته باشید که به شیوه معمول نگارش فارسی، جملات به شکل صحیح و با رعایت قواعد دستوری نوشته شوند. به طور کلی، توجه به قواعد نگارشی و دستور زبان در استفاده از واژه‌ها به وضوح و فهم بهتر متن کمک می‌کند.
scaffold, scaffolding, trellis, stud, treillage
سقالة، صعد على السقالة
İskele
Échafaudage
gerüst
andamio
impalcatura
چوب بست، دار، تخته بندی، سکوب یا چهار چوب، خاده، سکوب بندی، چوب بست سازی، چفت، چفته، شبکه، داربست بستن، گل میخ، خیز، دکمه سر دست، دسته، اسب تخمی، چفته مو
