دامنه
licenseمعنی کلمه دامنه
معنی واژه دامنه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- دامان 2- پايين، ذيل، زير 3- دامن 4- سينه كش 5- شمول، گستره 6- انتها، دنباله 7- اطراف، دوره | ||
انگلیسی | domain, amplitude, foot, hillside, skirt, sidehill, brae | ||
عربی | مجال، نطاق، ميدان، حقل، مقاطعة، ملكية تامة، اِختِصاص | ||
ترکی | İhtisas | ||
فرانسوی | domaine | ||
آلمانی | domain | ||
اسپانیایی | dominio | ||
ایتالیایی | dominio | ||
مرتبط | حوزه، قلمرو، ملک، دایره، املاک خالصه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، پا، فوت، قدم، پاچه، هجای شعری، دامنه کوه، سرازیری تپه، سینه کش، دامن لباس، حوالی، پیرامون، تپه، ساحل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «دامنه» در زبان فارسی به معنای گستره یا محدودهای است که موضوع یا مفهومی در آن جای دارد. این کلمه در زمینههای مختلفی مانند علوم، فناوری، کشاورزی و غیره کاربرد دارد. برای نوشتن و استفاده از «دامنه» به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شکل صحیح از کلمه «دامنه» در جملات فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | دامنه | ||
معادل ابجد | 100 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | dāmane | ||
معادل انگلیسی | amplitude | ||
مرتبط با | فیزیک | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) (پزشکی) [قدیمی] | ||
مختصات | (مَ نِ) (اِ.) | ||
آواشناسی | dAmane | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی دامنه | ||
پخش صوت |
بیشترین میزان جابه جایی جسم در حرکت نوسانی از موقعیت تعادل کلمه «دامنه» در زبان فارسی به معنای گستره یا محدودهای است که موضوع یا مفهومی در آن جای دارد. این کلمه در زمینههای مختلفی مانند علوم، فناوری، کشاورزی و غیره کاربرد دارد. برای نوشتن و استفاده از «دامنه» به نکات زیر توجه کنید: نوع نگارش: کلمه «دامنه» باید با حروف فارسی نوشته شود و به هیچ عنوان از نوشتن آن با حروف لاتین یا دیگر الفباها خودداری کنید. نقطهگذاری: اگر «دامنه» در وسط جمله قرار دارد، باید قبل و بعد آن فضای مناسب گذاشته شود و اگر به عنوان عنوان یا کلمه کلیدی استفاده میشود، میتوانید آن را برجسته کنید. یادآوری معنای کلمه: بسته به زمینه، بهتر است معنای دقیق دامنه را مشخص کنید. به عنوان مثال: جمع و مفرد: واژه «دامنه» در فارسی به صورت «دامنهها» در جمع نوشته میشود و باید به حالتهای جمع و مفرد توجه کنید تا بتوانید به درستی جملهبندی کنید. همنشینی کلمات: هنگام استفاده از «دامنه» در جملات، به همنشینی آن با سایر کلمات دقت کنید. به عنوان مثال: «دامنه وسیع»، «دامنه علمی»، «دامنه فناوری» و... با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شکل صحیح از کلمه «دامنه» در جملات فارسی استفاده کنید.
1- دامان
2- پايين، ذيل، زير
3- دامن
4- سينه كش
5- شمول، گستره
6- انتها، دنباله
7- اطراف، دوره
domain, amplitude, foot, hillside, skirt, sidehill, brae
مجال، نطاق، ميدان، حقل، مقاطعة، ملكية تامة، اِختِصاص
İhtisas
domaine
domain
dominio
dominio
حوزه، قلمرو، ملک، دایره، املاک خالصه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، پا، فوت، قدم، پاچه، هجای شعری، دامنه کوه، سرازیری تپه، سینه کش، دامن لباس، حوالی، پیرامون، تپه، ساحل