دست نرده
license
98
1667
100
معنی کلمه دست نرده
معنی واژه دست نرده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hand | ||
عربی | يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد، يُسلِّم | ||
واژه | دست نرده | ||
معادل ابجد | 723 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | handrail | ||
مرتبط با | حمل ونقل درونشهری-جادهای | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی دست نرده | ||
پخش صوت |
قطعۀ بلند چوب یا پلاستیک یا فلز که برای کمک به عبور عابران از پل و بام و ایوان و راه پله بر روی نرده نصب می شود
hand
يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد، يُسلِّم