نرده
licenseمعنی کلمه نرده
معنی واژه نرده
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | railing, fencing, balustrade, rail, parapet, paling, list, pale, the fence | ||
| عربی | السياج | ||
| ترکی | çit | ||
| فرانسوی | la barrière | ||
| آلمانی | der zaun | ||
| اسپانیایی | la cerca | ||
| ایتالیایی | la recinzione | ||
| مرتبط | ریل، سرزنش، محجر، حصار، ششمشیر بازی، دفاع، طارمی، توبیخ، ریل خط آهن، خط اهن، دیواره، جان پناه، حصار کشی، پرچین، نرده سازی، فهرست، سیاهه، جدول، شیار، صورت، حصار دفاعی، قلمرو حدود | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نرده" در زبان فارسی به معنی میله یا حفاظی است که برای جلوگیری از سقوط یا برای زیبایی در مکان‌های مختلف به کار می‌رود. در نگارش این کلمه، باید به نکات زیر توجه داشته باشید:
توجه به این نکات کمک می‌کند تا در نوشتار خود از کلمه "نرده" به درستی استفاده کنید و مفهوم آن را به خوبی منتقل نمایید. | ||
| واژه | نرده | ||
| معادل ابجد | 259 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | narde | ||
| معادل انگلیسی | scalar | ||
| مرتبط با | ریاضی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) | ||
| مختصات | (نَ دِ) (اِ.) | ||
| آواشناسی | narde | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی نرده | ||
| پخش صوت | |||
هر عضو هیئت، در مبحث فضاهای برداری روی یک هیئت کلمه "نرده" در زبان فارسی به معنی میله یا حفاظی است که برای جلوگیری از سقوط یا برای زیبایی در مکان‌های مختلف به کار می‌رود. در نگارش این کلمه، باید به نکات زیر توجه داشته باشید: نوشتار صحیح: کلمه "نرده" به همین صورت نوشته می‌شود و نباید تغییر شکل دهد. برجسته‌سازی: در متونی که نیاز به تأکید بر روی این کلمه باشد، می‌توان از italics (طیفی) یا bold (پررنگ) استفاده کرد. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "narde" است. زبانزدها: ممکن است در زبان محاوره به صورت‌های مختلف به کار رود، اما در نوشتار رسمی باید به شکل صحیح آن توجه شود. توجه به این نکات کمک می‌کند تا در نوشتار خود از کلمه "نرده" به درستی استفاده کنید و مفهوم آن را به خوبی منتقل نمایید.
railing, fencing, balustrade, rail, parapet, paling, list, pale, the fence
السياج
çit
la barrière
der zaun
la cerca
la recinzione
ریل، سرزنش، محجر، حصار، ششمشیر بازی، دفاع، طارمی، توبیخ، ریل خط آهن، خط اهن، دیواره، جان پناه، حصار کشی، پرچین، نرده سازی، فهرست، سیاهه، جدول، شیار، صورت، حصار دفاعی، قلمرو حدود
