جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه «دفع کردن» در زبان فارسی به معنای از بین بردن یا دفع کردن چیزی است. در اینجا به برخی از نکات و قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
معنی و کاربرد: «دفع کردن» غالباً به معنای از بین بردن یا ترکاندن چیزی، به ویژه در زمینههای پزشکی (مانند دفع سموم از بدن) یا فیزیکی (مانند دفع اجسام خارجی) استفاده میشود.
فعل: «دفع» به عنوان یک فعل در حروف اضافه و زمانهای مختلف به کار میرود. به عنوان مثال:
زمان حال: «من دفع میکنم».
زمان گذشته: «من دفع کردم».
نحو: این کلمه معمولاً به عنوان فعل به کار میرود و میتواند با مفعول همراه شود:
مثال: «او سم را دفع کرد».
ترکیبهای مختلف: «دفع» میتواند در ترکیبهای مختلف نیز به کار برود مانند «دفع آفات»، «دفع خطر» و غیره.
نکات نگارشی:
در نوشتار رسمی، توجه به املای صحیح و رعایت قواعد نگارشی ضروری است.
در نوشتار علمی یا پزشکی، باید به دقت از این کلمه به همراه تعاریف و توصیفات دقیق استفاده شود.
جملات نمونه:
«او توانست با داروها سمها را از بدنش دفع کند.»
«دفع آفات از کشاورزی آسیب نمیبیند.»
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه «دفع کردن» در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
واژههای مصوّب فرهنگستان
واژگان مرتبط: دفاع کردن، از خود دور کردن، دور کردن یا دفاع کردن، اخراج کردن، تطهیر کردن، عقب نشاندن، جلوگیری کردن از، رد کردن، نپذیرفتن، بیزار کردن، محشور نبودن، بدفع الوقت گذراندن، گریز کردن، بیرون انداختن، بیرون راندن، پس زدن، معزول کردن، گردانیدن، گذراندن، بیگانه کردن، منحرف کردن، بزور پیش بردن، فرو کردن، برطرف کردن، طلسم را باطل کردن، از دهان بیرون پراندن، انزال کردن، پس دادن، بیرون آمدن، تبعید کردن، از قالب دراوردن، خنثی کردن، فلز را ورقه کردن، بی اثر کردن، منع کردن، عرق ریختن، عرق کردن، خیس عرق شدن، اطفا، فرو نشاندن، خاموش کردن، بالا بردن، بلند کردن، بر افراشتن، برداشتن، پروراندن، راندن