رفتاری
licenseمعنی کلمه رفتاری
معنی واژه رفتاری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | behavior, conduct, treatment, manner, action, demeanor, dealing, gesture, bearing, comportment, demarche, deportment, ethic, exploit, step, gest, thews, behaviour | ||
عربی | سلوك، تصرف، تهرب | ||
ترکی | davranışsal | ||
فرانسوی | comportemental | ||
آلمانی | verhalten | ||
اسپانیایی | conductual | ||
ایتالیایی | comportamentale | ||
مرتبط | رفتار، سلوک، اخلاق، طرز رفتار، حرکت، وضع، درمان، علاج، معالجه، تلقی، معامله، روش، چگونگی، طرز، طریقه، طور، عمل، اقدام، کنش، بازی، تقسیم، خرید وفروش و معامله، توزیع کردن، ژست، اشاره، قیافه، یاتاقان، جهت، بردباری، طاقت، رویه، ایین، شاهکار، کردار، کار برجسته، مرحله، گام، قدم، پله، رکاب، کار نمایان، راهورسم، نیروی عضلانی، عضله، وتر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رفتاری" در زبان فارسی به معنای مربوط به رفتار است و به طور کلی میتوان آن را به عنوان صفت یا قید به کار برد. در اینجا نکات مربوط به قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه آورده شده است:
امیدوارم این نکات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم. | ||
واژه | رفتاری | ||
معادل ابجد | 891 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
معادل انگلیسی | behavioural | ||
مرتبط با | روان شناسی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | raftAri | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی رفتاری | ||
پخش صوت |
مربوط به رفتار کلمه "رفتاری" در زبان فارسی به معنای مربوط به رفتار است و به طور کلی میتوان آن را به عنوان صفت یا قید به کار برد. در اینجا نکات مربوط به قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه آورده شده است: نوع کلمه: "رفتاری" یک صفت است و از ترکیب "رفتار" (اسم) با پسوند "ی" ساخته شده است. استفاده در جمله: این کلمه میتواند برای توصیف ویژگیها یا حالتهای مرتبط با رفتار افراد یا گروهها به کار برود. مثلاً: مراعات همخوانی: هنگام استفاده از "رفتاری" در جملات، باید مراعات همخوانی آن با سایر کلمات صورت گیرد. مثلاً: ساختهای مرتبط: میتوان از این کلمه در ترکیبهای مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: امیدوارم این نکات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
behavior, conduct, treatment, manner, action, demeanor, dealing, gesture, bearing, comportment, demarche, deportment, ethic, exploit, step, gest, thews, behaviour
سلوك، تصرف، تهرب
davranışsal
comportemental
verhalten
conductual
comportamentale
رفتار، سلوک، اخلاق، طرز رفتار، حرکت، وضع، درمان، علاج، معالجه، تلقی، معامله، روش، چگونگی، طرز، طریقه، طور، عمل، اقدام، کنش، بازی، تقسیم، خرید وفروش و معامله، توزیع کردن، ژست، اشاره، قیافه، یاتاقان، جهت، بردباری، طاقت، رویه، ایین، شاهکار، کردار، کار برجسته، مرحله، گام، قدم، پله، رکاب، کار نمایان، راهورسم، نیروی عضلانی، عضله، وتر