روان
licenseمعنی کلمه روان
معنی واژه روان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- رقيق، سيال، مايع 2- جاري، ساري، متداول 3- جان، روح، نفس 4- سليس، شيوا 5- راهي، روانه، عازم 6- لينت، نرمي | ||
متضاد | جامد | ||
انگلیسی | smooth, fluent, fluid, spirit, versatile, liquid, easy, clear, handy, voluble, current, cursive, glib, profluent, psyche | ||
عربی | أملس، ناعم، مصقول، سوي، امرد، ممهد، متملق، عذب، رقيق، مريح، لطيف، سهل، صقل، ملس، أزال، نظم الأمور، مهد، ملس القماش، سوى، لطف، هدأ، أصبح أملس، تمليس، سلس | ||
ترکی | ruh | ||
فرانسوی | l'âme | ||
آلمانی | die seele | ||
اسپانیایی | el alma | ||
ایتالیایی | l'anima | ||
مرتبط | صاف، هموار، نرم، ملایم، صیقلی، سلیس، سیال، ابگونه، نرم وا بکی، سائل، همه کاره، تطبیق پذیر، دارای استعداد و ذوق، متحرک، متنوع و مختلط، پول شدنی، چیز ابکی، نقد شو، ساده، سهل، اسان، سبک، واضح، شفاف، معلوم، صریح، دستی، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، چرب و نرم، پر حرف، جاری، رایج، معاصر، باقی، لیز، چرب زبان، زبان دار، لا قید، پرجریان، جاری بمقدار زیاد، روحیه، معنی، جرات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "روان" در زبان فارسی میتواند معانی و کاربردهای مختلفی داشته باشد. بهطور کلی، توجه به قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه در جملات مهم است. در ادامه چند نکته در رابطه با استفاده از این کلمه آورده شده است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "روان" به طور موثر و صحیح در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | روان | ||
معادل ابجد | 257 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | ravān | ||
معادل انگلیسی | liquid | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | ( ~.) (ق .) | ||
آواشناسی | ravAn | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی روان | ||
پخش صوت |
اصطلاحی فراگیر برای اشاره به همخوانهای کناری و لرزشی و زنشی کلمه "روان" در زبان فارسی میتواند معانی و کاربردهای مختلفی داشته باشد. بهطور کلی، توجه به قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه در جملات مهم است. در ادامه چند نکته در رابطه با استفاده از این کلمه آورده شده است: معانی مختلف: "روان" میتواند به معنای: نحوه تلفظ: "روان" به صورت /ravān/ تلفظ میشود. توجه به تلفظ صحیح در هنگام نوشتن و سخن گفتن اهمیت دارد. هنگام استفاده در جملات: ترکیبات: "روان" معمولاً در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار میرود، مثلاً: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "روان" به طور موثر و صحیح در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- رقيق، سيال، مايع
2- جاري، ساري، متداول
3- جان، روح، نفس
4- سليس، شيوا
5- راهي، روانه، عازم
6- لينت، نرمي
جامد
smooth, fluent, fluid, spirit, versatile, liquid, easy, clear, handy, voluble, current, cursive, glib, profluent, psyche
أملس، ناعم، مصقول، سوي، امرد، ممهد، متملق، عذب، رقيق، مريح، لطيف، سهل، صقل، ملس، أزال، نظم الأمور، مهد، ملس القماش، سوى، لطف، هدأ، أصبح أملس، تمليس، سلس
ruh
l'âme
die seele
el alma
l'anima
صاف، هموار، نرم، ملایم، صیقلی، سلیس، سیال، ابگونه، نرم وا بکی، سائل، همه کاره، تطبیق پذیر، دارای استعداد و ذوق، متحرک، متنوع و مختلط، پول شدنی، چیز ابکی، نقد شو، ساده، سهل، اسان، سبک، واضح، شفاف، معلوم، صریح، دستی، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، چرب و نرم، پر حرف، جاری، رایج، معاصر، باقی، لیز، چرب زبان، زبان دار، لا قید، پرجریان، جاری بمقدار زیاد، روحیه، معنی، جرات