سامانۀ جابه جایی ثابت هادی راه
licenseمعنی کلمه سامانۀ جابه جایی ثابت هادی راه
معنی واژه سامانۀ جابه جایی ثابت هادی راه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | steady | ||
عربی | ثابت، مستقر، منتظم، راسخ، معتدل، صريح، رصين، حازم، هادئ، موثوق، وطيد، استقر، ثبت، كبح، خضع، صان، عاشر، وقر، تعقل، هدأ، عقل، إستعاد توازنه، إستعاد ثقته بنفسه، تماسك، الرفيق الدائم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، نگارش و قواعد مربوط به عبارات فنی و تخصصی باید با دقت رعایت شود. برای نگارش "سامانۀ جابهجایی ثابت هادی راه"، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت:
در نهایت، نگارش نهایی به شکل زیر خواهد بود: سامانۀ جابهجایی ثابت هادی راه این اطمینان را هم به خاطر داشته باشید که ممکن است در زمینههای مختلف، قواعد متفاوتی وجود داشته باشد و قواعد صحیح ممکن است به رشته تخصصی یا زمینه خاصی بستگی داشته باشد. | ||
واژه | سامانۀ جابه جایی ثابت هادی راه | ||
معادل ابجد | 1316 | ||
تعداد حروف | 25 | ||
معادل انگلیسی | fixed guideway transit system | ||
مرتبط با | حمل ونقل درونشهری-جادهای | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی سامانۀ جابه جایی ثابت هادی راه | ||
پخش صوت |
نوعی سامانۀ جابه جایی شامل وسایل نقلیه ای که فقط می توانند در یک هادیراه معین حرکت کنند در زبان فارسی، نگارش و قواعد مربوط به عبارات فنی و تخصصی باید با دقت رعایت شود. برای نگارش "سامانۀ جابهجایی ثابت هادی راه"، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت: استفاده از نیمفاصله: در عبارت «سامانۀ جابهجایی»، باید از نیمفاصله () برای اتصال واژهها استفاده کرد تا ارتباط آنها مشخص شود. این به خوانایی بهتر کمک میکند: "سامانۀ جابهجایی". نحوه نگارش عبارت: معمولاً در عبارات تخصصی، کلمات کلیدی با حروف بزرگ نوشته نمیشوند، مگر در موارد خاص. در اینجا «ثابت» و «هادی» به صورت کوچک نوشته میشوند. ترکیب کلمات: توجه کنید که "ثابت" و "هادی" به عنوان صفات تعریفکننده «سامانه» عمل میکنند. لذا ترتیب درست آنها باید حفظ شود. در نهایت، نگارش نهایی به شکل زیر خواهد بود:
سامانۀ جابهجایی ثابت هادی راه این اطمینان را هم به خاطر داشته باشید که ممکن است در زمینههای مختلف، قواعد متفاوتی وجود داشته باشد و قواعد صحیح ممکن است به رشته تخصصی یا زمینه خاصی بستگی داشته باشد.
steady
ثابت، مستقر، منتظم، راسخ، معتدل، صريح، رصين، حازم، هادئ، موثوق، وطيد، استقر، ثبت، كبح، خضع، صان، عاشر، وقر، تعقل، هدأ، عقل، إستعاد توازنه، إستعاد ثقته بنفسه، تماسك، الرفيق الدائم