شناوری
licenseمعنی کلمه شناوری
معنی واژه شناوری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | floating, buoyancy, flotation, levitation, floatation, swim, floatage, natation, bruit | ||
عربی | عائم، زائف، طليق، طوف، مترجل، يطفو على السطح | ||
ترکی | kaldırma kuvveti | ||
فرانسوی | flottabilité | ||
آلمانی | auftrieb | ||
اسپانیایی | flotabilidad | ||
ایتالیایی | galleggiabilità | ||
مرتبط | رانش، خاصیت شناوری، شادابی روح، خوش طبعی، معراج، شنا، فنشنا، شناگری، شناور | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شناوری" در زبان فارسی به معنای خاصیت یا ظرفیت شناور بودن یک جسم در مایعات است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، نکات زیر را مدنظر قرار دهید:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "شناوری" در متنهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | شناوری | ||
معادل ابجد | 567 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | šenāvari | ||
معادل انگلیسی | buoyancy | ||
مرتبط با | علوم جَوّ | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
آواشناسی | SenAvari | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی شناوری | ||
پخش صوت |
خاصیتی از جسم که آن را در سطح یک مایع شناور یا در درون شارۀ تراکم پذیری مانند جوّ معلق می سازد کلمه "شناوری" در زبان فارسی به معنای خاصیت یا ظرفیت شناور بودن یک جسم در مایعات است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، نکات زیر را مدنظر قرار دهید: نگارش: "شناوری" به صورت صحیح نوشته میشود و در زبان گفتاری و نوشتاری این شکل رایج است. قید و صفات: میتوان از این کلمه به عنوان صفت یا اسم استفاده کرد؛ مثلاً: نحوهی ترکیب کلمات: شناوری معمولاً با کلماتی مانند "مقدار"، "خاصیت"، یا "کاهش" ترکیب میشود. مثلاً: "کاهش شناوری". افعال مربوط: از افعال مانند "شناور شدن" نیز میتوان برای توصیف تغییر حالت یک جسم به حالت شناور استفاده کرد. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "شناوری" در متنهای خود استفاده کنید.
floating, buoyancy, flotation, levitation, floatation, swim, floatage, natation, bruit
عائم، زائف، طليق، طوف، مترجل، يطفو على السطح
kaldırma kuvveti
flottabilité
auftrieb
flotabilidad
galleggiabilità
رانش، خاصیت شناوری، شادابی روح، خوش طبعی، معراج، شنا، فنشنا، شناگری، شناور