کارآزمایی
licenseمعنی کلمه کارآزمایی
معنی واژه کارآزمایی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | trial | ||
عربی | محاكمة، تجربة، اختبار، محاولة، فتنة، محنة، امتحان، بلية، منافسة، مصيبة | ||
ترکی | duruşma | ||
فرانسوی | procès | ||
آلمانی | versuch | ||
اسپانیایی | ensayo | ||
ایتالیایی | prova | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کارآزمایی" در زبان فارسی به معنای آزمایش یا بررسی تجربی است که غالباً در زمینههای علمی و تحقیقاتی به کار میرود. در مورد این کلمه و قواعد نگارشی مرتبط با آن، نکات زیر قابل توجه است:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح از کلمه "کارآزمایی" استفاده کنید. | ||
واژه | کارآزمایی | ||
معادل ابجد | 290 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
تلفظ | [kār[']āz[e]māy(')i] | ||
معادل انگلیسی | trial | ||
مرتبط با | علوم سلامت | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) [قدیمی] | ||
مختصات | (زِ) (حامص .) | ||
آواشناسی | kArAzmAyi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی کارآزمایی | ||
پخش صوت |
مطالعۀ تجربی آیندهنگر و تحلیلی مبتنی بر دادههای اولیۀ جمعآوریشده از افراد یا گروهها کلمه "کارآزمایی" در زبان فارسی به معنای آزمایش یا بررسی تجربی است که غالباً در زمینههای علمی و تحقیقاتی به کار میرود. در مورد این کلمه و قواعد نگارشی مرتبط با آن، نکات زیر قابل توجه است: نگارش صحیح: کلمه "کارآزمایی" باید به صورت صحیح نوشته شود و هر دو قسمت آن (کار و آزمایی) به درستی ترکیب شده باشد. تلفظ: در تلفظ این کلمه، تأکید بر روی بخش "آز" است. به عبارت دیگر، در هنگام صحبت باید به وضوح تلفظ کرد. کاربرد: این کلمه معمولاً در زمینههای علمی، پزشکی، و تحقیقاتی به کار میرود. مثلاً در جملاتی مانند "کارآزمایی بالینی برای بررسی تأثیر دارو انجام شد." قواعد وصله زدن: این کلمه به عنوان یک اسم مرکب شناخته میشود و میتوان آن را در جملات مختلف به کار برد. به عنوان مثال: "نتایج کارآزمایی نشاندهندهی موفقیت درمان بود." جمع: جمع کلمه "کارآزمایی"، "کارآزماییها" است. به عنوان مثال: "کارآزماییها نتایج متفاوتی را بهدست آوردند." با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح از کلمه "کارآزمایی" استفاده کنید.
trial
محاكمة، تجربة، اختبار، محاولة، فتنة، محنة، امتحان، بلية، منافسة، مصيبة
duruşma
procès
versuch
ensayo
prova