کوک کردن
licenseمعنی کلمه کوک کردن
معنی واژه کوک کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | لحن، ضبط، تناغم، نغم، سماع ما يطرب، درجة النغم الصحيحة، ناغم، ضبط محرك، ضبط الراديو، طلب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کوک کردن" در زبان فارسی به معنای تنظیم کردن یا آمادهسازی یک چیز، به ویژه در مورد آلات موسیقی یا ساعتها، استفاده میشود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعدی که مرتبط با این کلمه است اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید جملات صحیح و روانی با استفاده از "کوک کردن" بسازید. | ||
واژه | کوک کردن | ||
معادل ابجد | 320 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | tuning , tune | ||
مرتبط با | موسیقی | ||
مختصات | (عا.) | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی کوک کردن | ||
پخش صوت |
تنظیم زیروبمی یکساز کلمه "کوک کردن" در زبان فارسی به معنای تنظیم کردن یا آمادهسازی یک چیز، به ویژه در مورد آلات موسیقی یا ساعتها، استفاده میشود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعدی که مرتبط با این کلمه است اشاره میکنم: استفاده صحیح: "کوک کردن" به عنوان یک فعل مرکب و صریح باید بهطور صحیح در جملات گنجانده شود. مثلاً: "گیتار را کوک کردم." نحو جملات: این فعل معمولاً بهعنوان یک فعل حرکتی در جملات استفاده میشود و میتواند با ضمایر مختلف به کار رود. مانند: "او گیتار را کوک کرد." زمان فعل: این فعل میتواند در زمانهای مختلف صرف شود. بهعنوان مثال: "من در حال کوک کردن پیانو هستم." (حال استمراری) استفاده از نهاد و مفعول: معمولاً در جملات "کوک کردن" به مفعول نیاز دارد. مثلاً: "گوشی را کوک کردم." (مفعول: گوشی) قیدهای زمانی و مکانی: میتوان قیدهای زمانی و مکانی را نیز به جملات اضافه کرد. مثل: "دیروز گیتار را کوک کردم." با رعایت این نکات، میتوانید جملات صحیح و روانی با استفاده از "کوک کردن" بسازید.
لحن، ضبط، تناغم، نغم، سماع ما يطرب، درجة النغم الصحيحة، ناغم، ضبط محرك، ضبط الراديو، طلب