گَرده
licenseمعنی کلمه گَرده
معنی واژه گَرده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | pollen, disk, kidney, loin, haunch, disc, feuilleton, hunkers, granule, گَرده | ||
عربی | طبقة غبارية على جسم حشرة، لقاح | ||
مرتبط | گرده، دانه گرده، گرده افشانی کردن، دیسک، قرص، صفحه، دایره، کلیه، قلوه، مزاج، خلق، نوع، کمر، صلب، گوشت گرده، گوشت ران و گرده، کفل، پولک، پاورقی، لنبر، دانه، دانه ریز، جودانه | ||
واژه | گَرده | ||
معادل ابجد | 229 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
معادل انگلیسی | pollen | ||
مرتبط با | زیست شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی گَرده | ||
پخش صوت |
ریزهاگهای (microspores) حاوی کامههای گیاهی نر که در بَساک گلها تولید میشود متـ . دانۀ گَرده pollen grain * مصوب فرهنگستان اول
pollen, disk, kidney, loin, haunch, disc, feuilleton, hunkers, granule, گَرده
طبقة غبارية على جسم حشرة، لقاح
گرده، دانه گرده، گرده افشانی کردن، دیسک، قرص، صفحه، دایره، کلیه، قلوه، مزاج، خلق، نوع، کمر، صلب، گوشت گرده، گوشت ران و گرده، کفل، پولک، پاورقی، لنبر، دانه، دانه ریز، جودانه