اندام تولید
license
98
1667
100
معنی کلمه اندام تولید
معنی واژه اندام تولید
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | production organs | ||
عربی | أعضاء الإنتاج | ||
واژه | اندام تولید | ||
معادل ابجد | 546 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
معادل انگلیسی | articulator | ||
مرتبط با | زبان شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی اندام تولید | ||
پخش صوت |
هریک از اندام های آوایی فعال و تأثیرگذار در تولید آواها متـ . فراگو
production organs
أعضاء الإنتاج