لایه ای
licenseمعنی کلمه لایه ای
معنی واژه لایه ای
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پوسته اي، قشري | ||
انگلیسی | layer, substrate, padding, stratum, pad, lamella, strand, leaf, riband, ribband | ||
عربی | طبقة، مركب القرميد على السطح، الغصين المرقد، النبتة المرقدة، عقل | ||
مرتبط | لایه، لا، قشر، طبقه، ورقه، چینه، زیر لایه، سفره، شکل فرعی، بالشتک، لایه گذاری، لفاف، له سازی، لگد مالی، پایه، رتبه، لایی، دفترچه یادداشت، تشک، پشتی، چنگ، برگ، صفحه، عضو شبیه لایه، رشته، ساحل، بندرگاه، مجرای سیم، کنار دریا، لنگه، ورق، دندانه، روبان، نوار، نوار تزئيني | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «لایهای» به معنی "دارای لایه" یا "لایهدار" است. در زبان فارسی، رعایت چند قاعده نگارشی در نوشتن این کلمه مهم است:
مثال:
امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد! | ||
واژه | لایه ای | ||
معادل ابجد | 57 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
معادل انگلیسی | bedded | ||
مرتبط با | زمین شناسی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی لایه ای | ||
پخش صوت |
ویژگی سنگهایی که از لایه های مختلف تشکیل شده باشد کلمه «لایهای» به معنی "دارای لایه" یا "لایهدار" است. در زبان فارسی، رعایت چند قاعده نگارشی در نوشتن این کلمه مهم است: نوشتن مصوتها: حرف «ی» در انتهای کلمه به صورت «ی» نوشته میشود و به دلیل گذشتهٔ «لایه» به «ای» تبدیل میشود. تنوین: اگر این کلمه در جایگاهی قرار بگیرد که نیاز به تنوین (صوت اضافی برای نون) داشته باشد، به صورت «لایهای» نوشته میشود و نون تنوین در انتها نمیآید. فاصلهها: فاصله بین کلمه «لایه» و پسوند «ای» باید رعایت شود و به هم نچسبند. مثال: امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد!
پوسته اي، قشري
layer, substrate, padding, stratum, pad, lamella, strand, leaf, riband, ribband
طبقة، مركب القرميد على السطح، الغصين المرقد، النبتة المرقدة، عقل
لایه، لا، قشر، طبقه، ورقه، چینه، زیر لایه، سفره، شکل فرعی، بالشتک، لایه گذاری، لفاف، له سازی، لگد مالی، پایه، رتبه، لایی، دفترچه یادداشت، تشک، پشتی، چنگ، برگ، صفحه، عضو شبیه لایه، رشته، ساحل، بندرگاه، مجرای سیم، کنار دریا، لنگه، ورق، دندانه، روبان، نوار، نوار تزئيني