ماند
licenseمعنی کلمه ماند
معنی واژه ماند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | stay, remain, be, stand, settle, subsist, hang up, lie, abide, stall, stayed | ||
عربی | إقامة، توقف، إيقاف، تعليق، إرجاء، مقام مزار، حبل الدعم، سلسلة، احتمال، قدرة على الإحتمال، وقف تنفيذ، بقي، سكن، مكث، انتظر، أقام، أوقف، ثبت، ثبت بحبل، نزل في فندق، أنهى السباق، صد، عطل، هدأ، أهدأ، واصل، البقاء | ||
ترکی | kaldı | ||
فرانسوی | séjourné | ||
آلمانی | blieb | ||
اسپانیایی | permaneció | ||
ایتالیایی | rimasto | ||
مرتبط | ماندن، باقی ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، باز داشتن، اقامت کردن، بودن، شدن، زیستن، وجود داشتن، امر فعل بودن، ایستادن، تحمل کردن، قرار گرفتن، ایست کردن، ته نشین شدن، مستقر شدن، تصفیه کردن، مقیم شدن، مستقر ساختن، زیست کردن، گذران کردن، خوراک دادن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن، دروغ گفتن، دراز کشیدن، خوابیدن، سخن نادرست گفتن، ایستادگی کردن، پایدارماندن، ساکن شدن، منتظر شدن، به اخور بستن، از حرکت بازداشتن، قصور ورزیدن، دور سرگرداندن، طفره زدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ماند" فرم گذشته فعل "ماندن" است و در فارسی به معنای باقی ماندن یا ماندن در یک مکان یا وضعیت استفاده میشود. برای استفاده صحیح و رعایت قواعد نگارشی و دستوری در نگارش عبارتهایی که شامل این کلمه هستند، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات میتوان جملات صحیح و زیبایی با کلمه "ماند" ساخت. اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به مثالهای بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید! | ||
واژه | ماند | ||
معادل ابجد | 95 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
معادل انگلیسی | stay | ||
مرتبط با | حمل ونقل دریایی | ||
نقش دستوری | بن گذشته | ||
آواشناسی | mAnd | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی ماند | ||
پخش صوت |
اصطلاحی برای مشخص کردن وضعیت لنگر و زنجیر و شناور نسبت به یکدیگر در هنگامی که شناور در لنگر است کلمه "ماند" فرم گذشته فعل "ماندن" است و در فارسی به معنای باقی ماندن یا ماندن در یک مکان یا وضعیت استفاده میشود. برای استفاده صحیح و رعایت قواعد نگارشی و دستوری در نگارش عبارتهایی که شامل این کلمه هستند، میتوان به نکات زیر توجه کرد: زمان و ساختار جملات: کلمه "ماند" معمولاً در جملات گذشته به کار میرود. به عنوان مثال: "او در خانه ماند." حضور فاعل: در جملات، فاعل باید مشخص باشد. به طور مثال: "او ماند" یا "آنها ماندند." قیدهای زمان: اضافه کردن قید زمان میتواند مفهوم را روشنتر کند. به عنوان مثال: "دیروز او در خانه ماند." استفاده از پسوندها: میتوان کلمه "ماند" را با پسوندهای مختلف ترکیب کرد. مثلاً "مانده" به معنای کسی یا چیزی که باقی مانده است. ترکیب با حروف اضافه: میتوان "ماند" را با حروف اضافه ترکیب کرد. مثلاً: "او در خانه ماند" یا "او پس از رفتن ماند." با رعایت این نکات میتوان جملات صحیح و زیبایی با کلمه "ماند" ساخت. اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به مثالهای بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!
stay, remain, be, stand, settle, subsist, hang up, lie, abide, stall, stayed
إقامة، توقف، إيقاف، تعليق، إرجاء، مقام مزار، حبل الدعم، سلسلة، احتمال، قدرة على الإحتمال، وقف تنفيذ، بقي، سكن، مكث، انتظر، أقام، أوقف، ثبت، ثبت بحبل، نزل في فندق، أنهى السباق، صد، عطل، هدأ، أهدأ، واصل، البقاء
kaldı
séjourné
blieb
permaneció
rimasto
ماندن، باقی ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، باز داشتن، اقامت کردن، بودن، شدن، زیستن، وجود داشتن، امر فعل بودن، ایستادن، تحمل کردن، قرار گرفتن، ایست کردن، ته نشین شدن، مستقر شدن، تصفیه کردن، مقیم شدن، مستقر ساختن، زیست کردن، گذران کردن، خوراک دادن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن، دروغ گفتن، دراز کشیدن، خوابیدن، سخن نادرست گفتن، ایستادگی کردن، پایدارماندن، ساکن شدن، منتظر شدن، به اخور بستن، از حرکت بازداشتن، قصور ورزیدن، دور سرگرداندن، طفره زدن