واگذاری
licenseمعنی کلمه واگذاری
معنی واژه واگذاری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | انتقال، تحويل، ترك، تسليم، تفويض، رهايي، سپردن، وقف | ||
انگلیسی | assignment,transfer,surrender,cession,submission,devolution,transference,abandonment,condescension,abandon,assignation,conveyance,resignation,bail,demission | ||
عربی | تكليف | ||
ترکی | atama | ||
فرانسوی | affectation | ||
آلمانی | abtretung | ||
اسپانیایی | asignación | ||
ایتالیایی | incarico | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "واگذاری" به معنای انتقال یا تحویل دادن یک چیز به شخص یا نهادی دیگر است و معمولاً در موارد حقوقی و اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه در متنهای فارسی و نگارشی، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "واگذاری" به شکل موثری در نوشتار فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | واگذاری | ||
معادل ابجد | 938 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | handover | ||
مرتبط با | علوم نظامی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | vAgozAri | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی واگذاری | ||
پخش صوت |
در اختیار قرار دادن واپایش یک هواگَرد از یک مرکز یا شخص واپایشگر به مرکز یا شخص دیگر کلمه "واگذاری" به معنای انتقال یا تحویل دادن یک چیز به شخص یا نهادی دیگر است و معمولاً در موارد حقوقی و اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه در متنهای فارسی و نگارشی، میتوان به نکات زیر توجه کرد: نوشتار: کلمه "واگذاری" همیشه به این شکل نوشته میشود. توجه به املای صحیح آن اهمیت دارد. تطابق معنایی: این کلمه اغلب در زمینههای حقوقی، قراردادها، و توافقات استفاده میشود. بنابراین، باید در متنی که این کلمه به کار میرود، زمینه و موضوع مرتبط با آن مشخص باشد. جملهسازی: برای استفاده از "واگذاری" در جملات، میتوان از اشکال مختلف آن (مثل "واگذاری کالا"، "واگذاری حق"، "واگذاری مسئولیت") بهره برد. به عنوان مثال: نظافت نگارشی: در نگارش رسمی، سعی کنید جملههای خود را کوتاه و واضح نگه دارید و از جملات پیچیده پرهیز کنید. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "واگذاری" به شکل موثری در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
انتقال، تحويل، ترك، تسليم، تفويض، رهايي، سپردن، وقف
assignment,transfer,surrender,cession,submission,devolution,transference,abandonment,condescension,abandon,assignation,conveyance,resignation,bail,demission
تكليف
atama
affectation
abtretung
asignación
incarico