بی حرکتی
licenseمعنی کلمه بی حرکتی
معنی واژه بی حرکتی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | immobility, inaction, immovability, stagnancy, quiescence, otiosity, quiescency, motionless | ||
مرتبط | عدم تحرک، بی جنبشی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی اثری، بی حالی، غیر منقولی، استواری، سکون، خاموشی، جزم، خموشی، مهملی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بی حرکتی" در زبان فارسی به معنای عدم حرکت یا ساکن بودن است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، موارد زیر را مد نظر قرار دهید:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "بی حرکتی" در نگارشهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | بی حرکتی | ||
معادل ابجد | 650 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | freeze | ||
مرتبط با | هنرهای نمایشی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی بی حرکتی | ||
پخش صوت |
ثابت ماندن بازیگر بر روی صحنه در مدتزمان معین کلمه "بی حرکتی" در زبان فارسی به معنای عدم حرکت یا ساکن بودن است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، موارد زیر را مد نظر قرار دهید: معنیشناسی: "بی حرکتی" از دو قسمت تشکیل شده است: "بی" به معنای عدم و "حرکت" به معنای جابهجایی یا فعالی. لذا به طور کلی به معنای عدم فعالیت و تحرک است. استفاده صحیح: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان اسم یا قید به کار میرود. مثلاً: جایگاه بی حرکتی در جمله: کلمه "بی حرکتی" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا بخشی از قید در جمله قرار گیرد. نوشتار صحیح: کلمه "بی حرکتی" با "ب" و "ح" کوچک و بدون خط فاصله نوشته میشود. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "بی حرکتی" در نگارشهای خود استفاده کنید.
immobility, inaction, immovability, stagnancy, quiescence, otiosity, quiescency, motionless
عدم تحرک، بی جنبشی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی اثری، بی حالی، غیر منقولی، استواری، سکون، خاموشی، جزم، خموشی، مهملی