تسمه ای
licenseمعنی کلمه تسمه ای
معنی واژه تسمه ای
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | belt, strap, hoop, ribbon, thong, lash, strop, bail, garth, halter, latchet, carrying string, whang | ||
عربی | حزام، زنار، نطاق، تمتع، السير حزام، لكمة، جلد، خص، قطن، غنى بقوة | ||
مرتبط | کمربند، تسمه، باریکه، طرف، فتق بند، بند چرمی، تسمه رکاب، تازیانهزنی، تسمه فلزی، قیش، حلقه، انگشتر، چنبر، چنبره، روبان، نوار، تراشه، نخ، نوار ماشین تحریر، شلاق، ضربه، تازیانه، طعنه، طناب کوتاه، چرم تیغ تیزکن، ضمانت، کفالت، حبس، واگذاری، حلقه دور چلیک، محوطه، سد یا بند ماهی گیری، افسار، طناب چوبه دار، مهار، هالتر، پالهنگ، بند کفش، ضربت، قسمت، صدای بر خورد دو جسم | ||
واژه | تسمه ای | ||
معادل ابجد | 516 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
معادل انگلیسی | lorate, loratus, loriformis | ||
مرتبط با | زیستشناسی- علوم گیاهی | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی تسمه ای | ||
پخش صوت |
ویژگی بخش یا اندامی به شکل تسمۀ نسبتاً بلند با دو حاشیۀ موازی در گیاهان
belt, strap, hoop, ribbon, thong, lash, strop, bail, garth, halter, latchet, carrying string, whang
حزام، زنار، نطاق، تمتع، السير حزام، لكمة، جلد، خص، قطن، غنى بقوة
کمربند، تسمه، باریکه، طرف، فتق بند، بند چرمی، تسمه رکاب، تازیانهزنی، تسمه فلزی، قیش، حلقه، انگشتر، چنبر، چنبره، روبان، نوار، تراشه، نخ، نوار ماشین تحریر، شلاق، ضربه، تازیانه، طعنه، طناب کوتاه، چرم تیغ تیزکن، ضمانت، کفالت، حبس، واگذاری، حلقه دور چلیک، محوطه، سد یا بند ماهی گیری، افسار، طناب چوبه دار، مهار، هالتر، پالهنگ، بند کفش، ضربت، قسمت، صدای بر خورد دو جسم