نافه
licenseمعنی کلمه نافه
معنی واژه نافه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | مشكدان | ||
انگلیسی | nash | ||
عربی | ناش | ||
ترکی | fayda | ||
فرانسوی | avantage | ||
آلمانی | nutzen | ||
اسپانیایی | beneficio | ||
ایتالیایی | beneficio | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نافۀ" در زبان فارسی به معنای ناحیهی میانی و خاصی از بدن است و معمولاً به عنوان یک اسم کاربرد دارد. این کلمه همچنین میتواند به استعارهها و معانی مجازی نیز اشاره کند. برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه عبارتند از:
در نهایت، بهتر است برای نوشتارهای رسمی و آکادمیک، به دقت به قواعد زبان و نگارش توجه شود تا متن واضح و قابل فهم باشد. | ||
واژه | نافه | ||
معادل ابجد | 136 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | nāfe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: nāfak] | ||
مختصات | (فِ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | nAfe | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نافه | ||
پخش صوت |
- 1 ترسو بزدل - 2 شتر رنجور کلمه "نافۀ" در زبان فارسی به معنای ناحیهی میانی و خاصی از بدن است و معمولاً به عنوان یک اسم کاربرد دارد. این کلمه همچنین میتواند به استعارهها و معانی مجازی نیز اشاره کند. برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه عبارتند از: نقطهگذاری: بزرگ و کوچکنویسی: حروف اضافه: نوع کلمه: در نهایت، بهتر است برای نوشتارهای رسمی و آکادمیک، به دقت به قواعد زبان و نگارش توجه شود تا متن واضح و قابل فهم باشد.
(اسم) - 1 کيسه اي بحجم يک نارنج که در
زيرشکم جنس نرآهوي ختن در زير جلد نزديک
عضو تناسلي حيوان قرار دارد و داراي منفذي
است که از آن ماده اي قهوه يي رنگ روغني
شکل خارج ميشود که بسيار خوشبو و معطراست
و بنام مشک موسوم است و در عطرسازي
بکار ميرود.
- 2 دستگاه توليد سلولهاي جنسي نر در
گياهان گل دارکه مجموعه پرچمها را در
برداردمجموعه اعضايي که در گياهان توليد
دانه هاي گرده ميکنند وبنام پرچم موسومند
مجموعه پرچم هاي گياه .يا ترکيبات اسمي :
نافه آهو.
نافه آهو شدست ناف زمين از صبا
عقد دو پيکر شدست پيکر باغ از هوا.
(خاقاني سج. 37)
- 2 زلف خوشبوي معشوق .يا نافه مشک :
نافه مشکم که گر بندم کني در صد حصار
سوي جان پرواز جويد طيب جان افزاي من .
(خاقاني .سج. 322)
يا نافه مشک يافتن . - 1 بدست آوردن نافه .
- 2 بلند آوازه شدن شهرت يافتن .
مشكدان
nash
ناش
fayda
avantage
nutzen
beneficio
beneficio