آروغ
licenseمعنی کلمه آروغ
معنی واژه آروغ
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | burp, belch, bruise | ||
| عربی | تجشؤ، تجشأ، ساعد طفلا على التجشؤ | ||
| ترکی | geğirmek | ||
| فرانسوی | rot | ||
| آلمانی | rülpsen | ||
| اسپانیایی | eructar | ||
| ایتالیایی | rutto | ||
| مرتبط | اروغ، پفکردن یا بالا امدن غذا | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آروغ" به معنای صدای خروج هوا از معده یا مری پس از نشستن یا خوردن است. در نوشتار فارسی، برای رعایت قواعد نگارشی و استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته را می‌توان ذکر کرد:
به طور کلی، آروغ کلمه‌ای است که در مکالمات عادی و در توصیف وضعیت فیزیکی بدن به کار می‌رود و باید در نوشتار با دقت و دقت به کار رود. | ||
| واژه | آروغ | ||
| معادل ابجد | 1207 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | 'āro(u)q | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) ‹آرغ، وروغ، روغ، رغ› | ||
| مختصات | (رُ) ( اِ.) | ||
| آواشناسی | 'Aruq | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی آروغ | ||
| پخش صوت | |||
باد معده که از گلو بيرون آيد کلمه "آروغ" به معنای صدای خروج هوا از معده یا مری پس از نشستن یا خوردن است. در نوشتار فارسی، برای رعایت قواعد نگارشی و استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته را می‌توان ذکر کرد: نویسه‌نگاری: کلمه "آروغ" به صورت درست و با استفاده از حروف فارسی نوشته می‌شود. توجه کنید که همواره باید به شکل صحیح آن توجه داشته باشید. نقطه‌گذاری: در متن‌های عمومی و ادبی، پیوستگی و جریان طبیعی جملات بسیار مهم است. اگر "آروغ" در وسط یک جمله آمده باشد، باید طبق قواعد نقطه‌گذاری، جملات پیش و پس از آن به درستی نگارش شده باشند. مثال: "پس از صرف غذا، او یک آروغ بلند زد." تلفظ: حرف "آ" در کلمه "آروغ" در تلفظ باید به اندازه کافی کشیده شود تا واضح و مشخص باشد، اما در نوشتار نیازی به اشاره به تلفظ نیست. قافیه و ادبیات: اگر کلمه "آروغ" در شعر یا متن‌های ادبی به کار رود، توجه به قافیه و زیبایی‌های ادبی اهمیت دارد. به طور کلی، آروغ کلمه‌ای است که در مکالمات عادی و در توصیف وضعیت فیزیکی بدن به کار می‌رود و باید در نوشتار با دقت و دقت به کار رود.
burp, belch, bruise
تجشؤ، تجشأ، ساعد طفلا على التجشؤ
geğirmek
rot
rülpsen
eructar
rutto
اروغ، پفکردن یا بالا امدن غذا
