نگریستن
licenseمعنی کلمه نگریستن
معنی واژه نگریستن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تماشا كردن، ديدن، مشاهده كردن، نظاره كردن، نظر كردن، نظر كردن، نگاه كردن | ||
انگلیسی | look, regard, glance | ||
عربی | نظرة، مظهر، تعبير، بحث، نظر، راقب، حدق، نظر بتركيز، ينظر | ||
مرتبط | نگاه کردن، دیدن، پاییدن، چشم را بکار بردن، وانمود کردن، ملاحظه کردن، اعتناء کردن به، برانداز کردن، نگاه مختصر کردن، نظر اجمالی کردن، خراشیدن، به یک نظر دیدن، گریستن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نگریستن" در زبان فارسی به معنای دیدن یا نگاه کردن به چیزی است و از نظر قواعد نگارشی و زبانی چند نکته قابل توجه دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید از "نگریستن" به شکل صحیح و مناسبی در نگارشهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | نگریستن | ||
معادل ابجد | 790 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | negaristan | ||
ترکیب | (مصدر لازم) [پهلوی: nikīrīstan] ‹نگرستن› | ||
مختصات | (نِ گَ تَ) (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نگریستن | ||
پخش صوت |
ديدن، نگاه کردن کلمه "نگریستن" در زبان فارسی به معنای دیدن یا نگاه کردن به چیزی است و از نظر قواعد نگارشی و زبانی چند نکته قابل توجه دارد: معنی و استعمال: "نگریستن" به معنای دقت و توجه در نگاه کردن به چیزی است. این واژه بیشتر در متون ادبی و رسمی استفاده میشود. صرف و تلفظ: این کلمه فعل است و در صرف آن باید به زمان و شخص توجه کنید. برای مثال: نکات نگارشی: شیوههای دیگر نوشتاری: در نوشتار رسمی و ادبی، میتوان از شکلهای دیگر واژهها (مانند «نگاه کردن») استفاده کرد، اما «نگریستن» بار معنایی خاصتری دارد. با رعایت این نکات، میتوانید از "نگریستن" به شکل صحیح و مناسبی در نگارشهای خود استفاده کنید.
تماشا كردن، ديدن، مشاهده كردن، نظاره كردن، نظر كردن، نظر كردن، نگاه كردن
look, regard, glance
نظرة، مظهر، تعبير، بحث، نظر، راقب، حدق، نظر بتركيز، ينظر
نگاه کردن، دیدن، پاییدن، چشم را بکار بردن، وانمود کردن، ملاحظه کردن، اعتناء کردن به، برانداز کردن، نگاه مختصر کردن، نظر اجمالی کردن، خراشیدن، به یک نظر دیدن، گریستن