نوک تیز
licenseمعنی کلمه نوک تیز
معنی واژه نوک تیز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sharp, taper, acuminate, lanceolate, horned, subulate, peaked, pungent, picked, acute, glochidiate, ogival | ||
عربی | حاد، ثاقب، ذكي، نشيط، قارس، دقيق، قاطع، قاسي، ضار، حامض، عنيف، حريف، قارص، صارم، رشيق، صارخ، أنيق، رقيق، وعر، مبرح، لاذع، واضح، تماما، طرف حاد، علامة الرفع، إبرة خياطة طويلة حادة الرأس، شحذ، سن | ||
مرتبط | تیز، تند، حاد، بران، هشیار، مخروطی، باریک شونده، نوک دار، با ذکاوت، نیزه ای، نیزه مانند، نیشتر مانند، شاخدار، شاخی شکل، دارای نوک یا انتهای تیز، رنگ پریده، قله دار، نزار، زننده، پر ادویه، گوشه دار، برگزیده، انتخاب شده، لخت، پاک کرده، بحرانی، خاری، خار دار، دارای مو | ||
واژه | نوک تیز | ||
معادل ابجد | 493 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی نوک تیز | ||
پخش صوت |
آنچه که راسش تيز باشد .
sharp, taper, acuminate, lanceolate, horned, subulate, peaked, pungent, picked, acute, glochidiate, ogival
حاد، ثاقب، ذكي، نشيط، قارس، دقيق، قاطع، قاسي، ضار، حامض، عنيف، حريف، قارص، صارم، رشيق، صارخ، أنيق، رقيق، وعر، مبرح، لاذع، واضح، تماما، طرف حاد، علامة الرفع، إبرة خياطة طويلة حادة الرأس، شحذ، سن
تیز، تند، حاد، بران، هشیار، مخروطی، باریک شونده، نوک دار، با ذکاوت، نیزه ای، نیزه مانند، نیشتر مانند، شاخدار، شاخی شکل، دارای نوک یا انتهای تیز، رنگ پریده، قله دار، نزار، زننده، پر ادویه، گوشه دار، برگزیده، انتخاب شده، لخت، پاک کرده، بحرانی، خاری، خار دار، دارای مو