آزار
licenseمعنی کلمه آزار
معنی واژه آزار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آسيب، بلا، صدمه، گزند 2- تعدي، جفا، جور، ستم، ظلم 3- اذيت، تعذيب، زجر، شكنجه، عذاب 4- تعب، سختي، محنت، مرارت، مشقت 5- تاذي، مزاحمت 6- رنج، رنجه، عنا | ||
انگلیسی | hurt,harassment,persecution,nuisance,vexation,trouble,disservice,annoyance,excruciation,hindrance,torment,trade,train | ||
عربی | جرح، ضرر، إساءة، ضربة، طعنة، آذى، ألم، ضر، ساء، أضعف، عاق، سبب ألما جسديا، مجروح، يؤذي | ||
ترکی | taciz | ||
فرانسوی | harcèlement | ||
آلمانی | belästigung | ||
اسپانیایی | acoso | ||
ایتالیایی | molestie | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) واژه "آزار" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و به همین دلیل قواعد نگارشی و نحوی خاصی برای آن وجود دارد. در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "آزار" در نگارش و مکالمه فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | آزار | ||
معادل ابجد | 209 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'āzār | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [پهلوی: āzār] ‹آزیر› | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'AzAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آزار | ||
پخش صوت |
- 1 رنج عذاب شکنجه اذيت. واژه "آزار" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و به همین دلیل قواعد نگارشی و نحوی خاصی برای آن وجود دارد. در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنم: معنی: آزار به معنای درد و رنج، اذیت و ناامیدی است. میتواند به معنای فیزیکی یا روحی باشد. استفاده در جملات: ترکیبهای مرتبط: قواعد نگارشی: با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "آزار" در نگارش و مکالمه فارسی استفاده کرد.
- 2 تعب مشقت. - 3 کين کينه بغض
عداوت . - 4 رنجيدگي رنجش شکراب .
- 5 اندوه غم تيمار . - 6 تا ء لم
توجع . -7 ضرب کوب صدمه . - 8 آفت .
- 9 بيماري مرض ناخوشي بيماري مانند
جنون و هاري .
1- آسيب، بلا، صدمه، گزند
2- تعدي، جفا، جور، ستم، ظلم
3- اذيت، تعذيب، زجر، شكنجه، عذاب
4- تعب، سختي، محنت، مرارت، مشقت
5- تاذي، مزاحمت
6- رنج، رنجه، عنا
hurt,harassment,persecution,nuisance,vexation,trouble,disservice,annoyance,excruciation,hindrance,torment,trade,train
جرح، ضرر، إساءة، ضربة، طعنة، آذى، ألم، ضر، ساء، أضعف، عاق، سبب ألما جسديا، مجروح، يؤذي
taciz
harcèlement
belästigung
acoso
molestie