آزار کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه آزار کردن
معنی واژه آزار کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | badger, obsess, persecute, hurry | ||
عربی | فرو الغرير، غرير حيوان، ضايق على نحو موصول، غرير | ||
مرتبط | اذیت کردن، ازار کردن، ایجاد عقده روحی کردن، دنبال کردن، جفا کردن، پاپی شدن، دائما مزاحم شدن و اذیت کردن | ||
واژه | آزار کردن | ||
معادل ابجد | 483 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آزار کردن | ||
پخش صوت |
آزردن آزار رسانيدن .
badger, obsess, persecute, hurry
فرو الغرير، غرير حيوان، ضايق على نحو موصول، غرير
اذیت کردن، ازار کردن، ایجاد عقده روحی کردن، دنبال کردن، جفا کردن، پاپی شدن، دائما مزاحم شدن و اذیت کردن