ورقه
licenseمعنی کلمه ورقه
معنی واژه ورقه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- صفحه برگه، ورق 2- پشيزه، پوست، پوسته، قشر، لايه 3- رقعه، عريضه، مكتوب، منشور | ||
انگلیسی | sheet, paper, flake, form, leaf, slab, layer, leaflet, streak, lamina, tablet, ticket, writ | ||
عربی | صحيفة، لوح، صفيحة، ملاية، فرخ ورق، غطاء الأثاثات، غطاء مقاعد السيارة، شراع، الفرخ من الورق، دورية، ورقة، غطى، جوخ، ملزمة | ||
ترکی | çarşaf | ||
فرانسوی | feuille | ||
آلمانی | blatt | ||
اسپانیایی | hoja | ||
ایتالیایی | foglio | ||
مرتبط | ورق، صفحه، ملافه، پهنه، فلز ورق، مقاله، کاغذ، روزنامه، ورق کاغذ، جواز، پوسته، برفک، فلس، تکه کوچک، جرقه، فرم، شکل، صورت، فورم، گونه، برگ، لنگه، لایه، دندانه، تخته سنگ، قطعه، تکه، لوحه، باریکه، لا، قشر، طبقه، چینه، جزوه، بروشور، برگچه، رساله، نشریه، رگه، خط، رگ، تمایل، نوار یا رگه نواری، پهنک برگ، لایه نازک، شاخه پردهای، قرص، لوح، تخته، بلیط، اگهی، برچسب، حکم، سند، نوشته | ||
واژه | ورقه | ||
معادل ابجد | 311 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | varaqe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: ورقَة] | ||
آواشناسی | varaqe | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ورقه | ||
پخش صوت |
ورقه در فارسي پارسي تازي گشته
برگه و نامه (مکتوب)
(اسم) يک ورق کاغذ و کتاب و مکتوب .
- 2 مکتوب رقعه نامه .
- 3 واحد پول براي شمارش قباله :
(سند و مانند آن : سه ورقه ء قباله ء
ملک . يا ورقه ء حکميه . داد نامه .
يا ورقه ء ولادت . زايچه . يا ورقه ء
هويت . شناسنامه . جمع : ورقات .
- 4 خورشي است . طرز تهيه :
تخم مرغ را مي شکنند و در ماهي تابه
ميريزند بعد بادنجان سرخ کرده را
که ورق ورق کرده اند و گوجه فرنگي
ورق ورق شده را بدان اضافه کنند
و ميگذارند خود را بگيرد.
1- صفحه برگه، ورق
2- پشيزه، پوست، پوسته، قشر، لايه
3- رقعه، عريضه، مكتوب، منشور
sheet, paper, flake, form, leaf, slab, layer, leaflet, streak, lamina, tablet, ticket, writ
صحيفة، لوح، صفيحة، ملاية، فرخ ورق، غطاء الأثاثات، غطاء مقاعد السيارة، شراع، الفرخ من الورق، دورية، ورقة، غطى، جوخ، ملزمة
çarşaf
feuille
blatt
hoja
foglio
ورق، صفحه، ملافه، پهنه، فلز ورق، مقاله، کاغذ، روزنامه، ورق کاغذ، جواز، پوسته، برفک، فلس، تکه کوچک، جرقه، فرم، شکل، صورت، فورم، گونه، برگ، لنگه، لایه، دندانه، تخته سنگ، قطعه، تکه، لوحه، باریکه، لا، قشر، طبقه، چینه، جزوه، بروشور، برگچه، رساله، نشریه، رگه، خط، رگ، تمایل، نوار یا رگه نواری، پهنک برگ، لایه نازک، شاخه پردهای، قرص، لوح، تخته، بلیط، اگهی، برچسب، حکم، سند، نوشته