لام تا کام
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
license
98
1667
100
معنی کلمه وصله کردن معنی واژه وصله کردن اطلاعات بیشتر واژه
انگلیسی
vamp, patch, clobber, clout, piece, patrol
عربی
تغوي الرجال، اخترع، رقعة، مغوية الرجال، فرعة الحذاء، شىء مرقع
مرتبط
سرهم بندی کردن، قدم زدن، تعمیر کردن، تمهید کردن، گام زدن بر روی، وصله دوزی کردن، بهم جور کردن، کتک زدن، زدن، یک تکه کردن، ترکیب کردن، جور شدن
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «وصله کردن» در زبان فارسی به معنای وصل کردن یا پیوند دادن چیزی به چیز دیگر است. این کلمه معمولاً در دو معنای زیر استفاده میشود:
در معنای فیزیکی: به معنای وصل کردن دو یا چند قطعه یا تکه به یکدیگر، مانند وصله کردن لباس یا پارچه.
در معنای غیرفیزیکی: به معنای متصل کردن یا ایجاد یک ارتباط، مانند وصله کردن افراد یا موضوعات.
قواعد نگارشی:
نوشتار: در متنهای رسمی و ادبی، باید از نگارش صحیح آن استفاده کرد، به شکل «وصله کردن» و نه «وصل کردن» که معنای متفاوتی دارد.
علامتگذاری: از علائم نگارشی مناسب استفاده کنید، به ویژه در جملات بلند. به عنوان مثال:
"او لباسش را با دقت وصله کرد تا دوباره usable شود."
ترکیبات غیرمستقیم: میتوانید از «وصله» به عنوان اسم و «کردن» به عنوان فعل استفاده کنید:
"او به وصلهکردن لباسهای کهنهاش مشغول شد."
فعل مضارع و ماضی: در استفاده از زمانهای مختلف فعل، دقت کنید که شکلهای صحیح آن را به کار ببرید، مانند:
"من لباس را وصله میکنم." (مضارع)
"او لباس را وصله کرد." (ماضی)
فعلهای هممعنا: در نوشتار خود از مترادفهای مناسب بهره ببرید. مثلاً: به جای «وصله کردن» میتوان از «متصل کردن» استفاده کرد، اگر بافت جمله اجازه دهد.
این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از کلمه «وصله کردن» کمک کند.
واژه
وصله کردن
معادل ابجد
405
تعداد حروف
8
منبع
فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر
معنی وصله کردن پخش صوت
فرهنگ فارسی هوشیار معنی وژمگيدن پرگاله کردن (مصدر) پينه زدن .يا وصله کردن شکم . ته بندي غذا خوردن خوردن مقدار کمي نان و خوراک يا تنقل براي کاستن از شدت گرسنگيانگلیسی vamp, patch, clobber, clout, piece, patrolعربی تغوي الرجال، اخترع، رقعة، مغوية الرجال، فرعة الحذاء، شىء مرقعمرتبط سرهم بندی کردن، قدم زدن، تعمیر کردن، تمهید کردن، گام زدن بر روی، وصله دوزی کردن، بهم جور کردن، کتک زدن، زدن، یک تکه کردن، ترکیب کردن، جور شدنتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «وصله کردن» در زبان فارسی به معنای وصل کردن یا پیوند دادن چیزی به چیز دیگر است. این کلمه معمولاً در دو معنای زیر استفاده میشود:
در معنای فیزیکی: به معنای وصل کردن دو یا چند قطعه یا تکه به یکدیگر، مانند وصله کردن لباس یا پارچه.
در معنای غیرفیزیکی: به معنای متصل کردن یا ایجاد یک ارتباط، مانند وصله کردن افراد یا موضوعات.
قواعد نگارشی:
نوشتار: در متنهای رسمی و ادبی، باید از نگارش صحیح آن استفاده کرد، به شکل «وصله کردن» و نه «وصل کردن» که معنای متفاوتی دارد.
علامتگذاری: از علائم نگارشی مناسب استفاده کنید، به ویژه در جملات بلند. به عنوان مثال:
"او لباسش را با دقت وصله کرد تا دوباره usable شود."
ترکیبات غیرمستقیم: میتوانید از «وصله» به عنوان اسم و «کردن» به عنوان فعل استفاده کنید:
"او به وصلهکردن لباسهای کهنهاش مشغول شد."
فعل مضارع و ماضی: در استفاده از زمانهای مختلف فعل، دقت کنید که شکلهای صحیح آن را به کار ببرید، مانند:
"من لباس را وصله میکنم." (مضارع)
"او لباس را وصله کرد." (ماضی)
فعلهای هممعنا: در نوشتار خود از مترادفهای مناسب بهره ببرید. مثلاً: به جای «وصله کردن» میتوان از «متصل کردن» استفاده کرد، اگر بافت جمله اجازه دهد.
این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از کلمه «وصله کردن» کمک کند.
جعبه لام تا کام لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری